يعنى: ما اين امانت را بر آسمانها و زمين و كوهها عرضه كرديم ولى از
برداشتن آن امتناع كردند و از آن بترسيدند پس انسان آنرا برداشت زيرا كه وى ستم
پيشه و نادان بود، تا خدا مردان و زنان منافق و مردان و زنان مشرك را عذاب كند و
بر مردان و زنان مؤمن توبه نمايد و خدا چاره ساز مهربان است.
بنظر نگارنده مراد از امانت عقل و تفكّر و استعداد تكليف است و آن
همان عهد اللّه است كه انسان آنرا درك ميكند و تعليم انبياء آنرا محكم كرده است و
آنانكه همان عهد را بعد از محكم شدن نقض ميكنند مورد لعنت خدايندوَ الَّذِينَ يَنْقُضُونَ
عَهْدَ اللَّهِ مِنْ بَعْدِ مِيثاقِهِ ...أُولئِكَ لَهُمُ
اللَّعْنَةُ ...رعد: 25 مهمّترين فرقيكه ما بين انسان و ساير موجودات هست تفكّر و
تكامل است، موجودات ديگر در هزاران سال قدمى براى ترقّى بر نميدارند مثلا گوسفندان
و ساير حيوانات و حشرات در قالب گيرى مخصوص خود زندگى ميكنند و قدرت بر تعويض آن
ندارند بر خلاف بشر كه بسرعت برق ميجهد و كاينات را زيرا پا ميگذارد و اقطار جوّ
را سوراخ كرده بسوى كرات ديگر پرواز ميكند.
بشر اسلحه عجيبى دارد كه بآن آرزو و خواستن ميگوئيم چيزهائيكه بخيال
شياطين در نميايد بشر آرزو ميكند و ميخواهد بالاخره موفّق ميشود هزاران سال آرزو
كرد و خواست كه ايكاش بكره ماه قدم بگذارد و در آخر گذاشت و همچنين.
على هذا مراد از اينكه آسمانها و زمين و كوهها آنرا نپذيرفتند و
ترسيدند، آنست كه اين استعداد در