responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : قاموس قرآن نویسنده : قرشی، سید علی اکبر    جلد : 2  صفحه : 46

ناگفته نماند صفت‌ ذُو الْجَلالِ‌ وَ الْإِكْرامِ‌ فقط دو دفعه در قرآن مجيد آمده است يكى آيه گذشته و ديگرى آخر سوره رحمن.

جلو: (بر وزن فلس) آشكار شدن. «جَلَى‌ لِىَ الْأَمْرُ: وَضَحَ» (صحاح) لازم و متعدى هر دو آمده است‌ قُلْ إِنَّما عِلْمُها عِنْدَ رَبِّي لا يُجَلِّيها لِوَقْتِها إِلَّا هُوَ ... اعراف:

187 بگو علم قيامت فقط نزد پروردگار من است جز او در وقتش آنرا ظاهر نميكند و بوجود نمياورد.

وَ الشَّمْسِ وَ ضُحاها وَ الْقَمَرِ إِذا تَلاها. وَ النَّهارِ إِذا جَلَّاها شمس:

3، ضمير «جَلَّاها» به‌ «الشَّمْسِ» بر ميگردد مجمع البيان به ظلمت كه از فحواى كلام بنظر ميايد برگردانده است ولى حفظ ظاهر بهتر است. يعنى قسم بآفتاب و روشنائيش، قسم بماه كه از پى آن بر آيد. قسم بروز كه آفتاب را ظاهر و آشكار ميسازد. نور آفتاب پيوسته در فضا هست ولى آمدن روز كه حركت زمين است آفتاب را ظاهر ميكند فَلَمَّا تَجَلَّى‌ رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَكًّا وَ خَرَّ مُوسى‌ صَعِقاً اعراف:

143 چون پروردگارش بر كوه آشكار شد آنرا ريز ريز كرد و موسى بيهوش افتاد.

مفسّرين والا مقام در تفسير آيه دست و پا زده‌اند. در اينكه خدا جسم و جسمانى و قابل رؤيت نيست شكى نداريم شايد مراد از تجلّى توجّه بخصوصى است كه كوه طاقت آنرا نياورد و از بين رفت، ريز ريز شدن كوه و از بين رفتن آن است و بر موسى روشن شد كه چون كوه با آن محكمى طاقت نياورد او بطريق اولى طاقت نخواهد آورد.

الميزان در ذيل آيه و ما قبل آن بيانى شيرين و تحقيقى لطيف دارد.

وَ لَوْ لا أَنْ كَتَبَ اللَّهُ عَلَيْهِمُ‌ الْجَلاءَ لَعَذَّبَهُمْ فِي الدُّنْيا حشر: 3 جلاء خروج از شهر و يا اخراج از آن است (صحاح) و آن با معناى اصلى مغايرت ندارد زيرا خروج از بلد يكنوع ظهور است گوئى شخص در شهر مخفى است و با خروج آشكار

نام کتاب : قاموس قرآن نویسنده : قرشی، سید علی اکبر    جلد : 2  صفحه : 46
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست