responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : قاموس قرآن نویسنده : قرشی، سید علی اکبر    جلد : 2  صفحه : 45

قرآن هست.

جلال: بزرگى قدر. وَ يَبْقى‌ وَجْهُ رَبِّكَ ذُو الْجَلالِ‌ وَ الْإِكْرامِ‌ رحمن: 27 ذات پروردگارت ماندنى است كه صاحب عظمت و اكرام است.

راغب گويد: جلالة بزرگى قدر است و جلال بدون تاء بمعنى بالاترين عظمت است و از صفات مخصوص خداست و در غير او بكار نرفته. اقرب الموارد آنرا از بصائر نقل ميكند. طبرسى آنرا عظمت و كبريا معنى كرده، صحاح گويد: جلال اللَّه: عظمت خدا. ابن اثير در نهايه نيز عظمت گفته است.

در نهج البلاغه هست كه آنحضرت بعثمان فرمود

«فَلَا تَكُونَنَّ لِمَرْوَانَ سَيِّقَةً يَسُوقُكَ حَيْثُ شَاءَ بَعْدَ جَلَالِ‌ السِّنِّ وَ تَقَضِّي الْعُمُرِ».

خطبه: 162 سوق شده مروان مباش كه تو را هر جا بخواهد سوق كند بعد از بزرگى سنّ و گذشتن عمرت (آلت دست مروان مباش).

جلال بضمّ اوّل صفت مشبهه است بمعنى عظيم (صحاح) محمد عبده در عبارت نهج البلاغه احتمال داده كه جلال بضمّ جيم بمعنى عظيم باشد و در اين صورت اضافه صفت بسوى موصوف است ولى ابتدا آنرا عظمت معنى كرده است در قاموس گفته ابو الجلال كنيه زبير بن عمرو و امّ الجلال كنيه دختر عبد اللَّه بن كليب آمده.

بهر حال اگر معناى جلال بالاترين عظمت و شأن باشد چنانكه راغب و اقرب الموارد گفته است در اين صورت از صفات خاصّه خداست.

در كشّاف گويد: صفت‌ ذُو الْجَلالِ‌ وَ الْإِكْرامِ‌ از اعظم صفات خداوندى است از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم منقول است‌

«أَلِظُّوا بِيَا ذَا الْجَلَالِ‌ وَ الْإِكْرَامِ».

بدرگاه خدا الحاح كنيد بخطاب يا ذا الجلال و الاكرام در نهايه اين كلام را نسبت بحديث داده و در اقرب الموارد مادّه ل ظ ظ آنرا قول ابن مسعود دانسته است با اضافه «فى الدعاء» بعد از «أَلِظُّوا».

نام کتاب : قاموس قرآن نویسنده : قرشی، سید علی اکبر    جلد : 2  صفحه : 45
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست