56 نضج
بضمّ اوّل و فتح آن بمعنى رسيدن ميوه و پختن گوشت است (صحاح) ضميربَدَّلْناهُمْبراى كفّار است نه جلود، يعنى:
آنها را بآتش ميكشيم هر وقت پوستهايشان پخت و سوخت و بيحسّ شد عوض ميگيريم براى
آنها پوستهاى ديگرى را تا عذاب را بچشند (اعاذنا اللَّه منه).
ممكن است منظور سوختن و بيحسّ شدن پوست باشد و شايد اشاره بدوام عذاب
است.
نظير اين آيه، آيهيُصَبُّ مِنْ فَوْقِ رُؤُسِهِمُ الْحَمِيمُ يُصْهَرُ بِهِ ما فِي
بُطُونِهِمْ وَالْجُلُودُ ...حج: 20 صهر بفتح اوّل بنقل مجمع
بمعنى ذوب كردن است، راغب ذوب كردن پيه گفته آيه در باره كفّارى است كه در باره
خدا مخاصمه ميكنند يعنى از بالايشان آب داغ و جوشان ريخته شود كه محتويات شكمها و
پوستها با آن گداخته ميشود (اللّهم اعوذ بك من النار).
د:تَقْشَعِرُّ مِنْهُجُلُودُالَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ ...زمر: 23 در باره اين آيه به «قشعر» رجوع شود.
جلس:إِذا قِيلَ لَكُمْ تَفَسَّحُوا فِيالْمَجالِسِفَافْسَحُوامجادله: 11 مجلس اسم مكان و محل
نشستن انسان و جمع آن مجالس است يعنى: چون بشما گويند در مجلسها جا گشائيد گشاده
كنيد. آيه كريمه يك مطلب اخلاقى را تذكّر ميدهد و مراعات حقوق مجلس را روشن ميكند «مجالس» فقط يكبار در