استفزاز: بلند كردن بسرعت و بكارى وادار كردن بآسانى. رجل:
بفتح اوّل و كسر دوّم جمع راجل.
(پيادگان)
خيل: اسبان و مجازا بسوارها اطلاق ميشود. آيه درباره اعطاء قدرت بشيطان از جانب
خداست درباره اضلال مردم. يعنى هر كه از آنانرا ميتوانى با صدا و دعوتت بگناه بر
خيزان و با سواران و پيادگانت بر آنها صيحه بزن (براى سوق بگناه) و در اموال و
اولاد با آنها شريك شو.
گويا بعضى از ياران و اعوان شيطان در وسوسه خيلى سريعاند و بعضى
كمتر از آنها. لذا اوّلىها بسواران و دوّمىها بپيادگان تشبيه شدهاند رجوع شود
به «شيطان»يا
أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْواجِكَ وَ بَناتِكَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنِينَ يُدْنِينَ
عَلَيْهِنَّ مِنْجَلَابِيبِهِنَ ...احزاب: 59.
جلابيب جمع جلباب و در معنى آن اختلاف هست. راغب آنرا پيراهن و روسرى
گفته (قميص و خمار) مجمع البيان در لغت فرموده: روسرى زن كه وقت خروج از منزل سر و
صورتش را با آن ميپوشاند. صحاح آنرا ملحفه (چادر مانند) گفته. ابن اثير در نهايه
آنرا چادر و رداء معنى كرده و ميگويد: گفته شده مانند چارقد و مانند ملحفه است. در
قاموس هست كه آن پيراهن و لباس گشاد كوچكتر از ملحفه يا چيزى است مثل ملحفه كه زن
لباسهاى خود را بآن ميپوشاند يا آن ملحفه است.