responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : قاموس قرآن نویسنده : قرشی، سید علی اکبر    جلد : 2  صفحه : 377

و بر گشتن شى‌ء بجاى اوّلى است‌ «يَنْظُرُونَ إِلَيْكَ‌ تَدُورُ أَعْيُنُهُمْ كَالَّذِي يُغْشى‌ عَلَيْهِ مِنَ الْمَوْتِ» احزاب:

19 يعنى سوى تو مينگرند ديدگانشان هميگردد مانند كسيكه از مرگ بيهوش شده است‌ «تِجارَةً حاضِرَةً تُدِيرُونَها بَيْنَكُمْ» بقره: 282 داد و ستد حاضرى كه ميان خود ميگردانيد.

دار: بمعنى خانه است راغب در وجه آن گويد: خانه را بدان اعتبار دار گفته‌اند كه ديوار آن گرديده تا باوّل آن رسيده است‌ «فَخَسَفْنا بِهِ وَ بِدارِهِ‌ الْأَرْضَ ...» قصص: 81 يعنى او و خانه‌اش را بزمين فرو برديم. دار گاهى بمعنى شهر آمده است و شايد آيه‌ «فَقالَ تَمَتَّعُوا فِي‌ دارِكُمْ‌ ثَلاثَةَ أَيَّامٍ ...» هود: 65 بمعنى شهر باشد يعنى در شهر خويش سه روز متمتّع شويد.

جمع دار در قرآن مجيد ديار آمده است‌ «وَ أَوْرَثَكُمْ أَرْضَهُمْ وَ دِيارَهُمْ‌ وَ أَمْوالَهُمْ» احزاب: 27 از بهشت به‌ دارُ السَّلامِ* و دارُ الْمُتَّقِينَ‌ و از جهنم به‌ دارَ الْبَوارِ و از آخرت بنام دار [الدَّارُ] الْآخِرَةُ* و دارُ الْخُلْدِ و دارُ الْقَرارِ. تعبير شده است.

ولى‌ دَارُ الدُّنْيَا در قرآن مجيد بكار نرفته.

دَيَّار: بمعنى ساكن دار است راغب گويد: مبالغه نيست و گر نه گفته ميشد دوّار «رَبِّ لا تَذَرْ عَلَى الْأَرْضِ مِنَ الْكافِرِينَ‌ دَيَّاراً» نوح:

26 طبرسى گويد: ديّار بر وزن فيعال از دوران و اصل آن ديوار است و او بياء قلب شده و ادغام گرديده است و آنگاه ديّار را بمعنى نازل دار گفته است يعنى: خداى من در روى اين زمين احدى را كه ساكن خانه باشد زنده مگذار.

دائره: بمعنى گردنده است و مراد از آن اغلب حادثه و بلائى است كه در دنيا ميگردد و بانسان ميرسد جمع آن در قرآن دوائر است‌ «وَ يَتَرَبَّصُ بِكُمُ‌ الدَّوائِرَ عَلَيْهِمْ‌ دائِرَةُ السَّوْءِ ...» توبه: 98 حوادث نا گوار را بشما انتظار ميكشد بر آنهاست حادثه بد.

نام کتاب : قاموس قرآن نویسنده : قرشی، سید علی اکبر    جلد : 2  صفحه : 377
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست