responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : قاموس قرآن نویسنده : قرشی، سید علی اکبر    جلد : 2  صفحه : 366

و نرمى اراده ميشود (راغب) يعنى تكذيب كنندگان را اطاعت مكن كه آرزو دارند نرمى كنى و نرمى كنند و آنها در تكذيبشان و در دشمنى خدا و رسول باشند ولى با تو خوش باشند و تو هم با آنها خوش باشى تو روغن مالى كنى و آنها روغن مالى كنند و حق نا ديده گرفته شود.

«فَإِذَا انْشَقَّتِ السَّماءُ فَكانَتْ وَرْدَةً كَالدِّهانِ‌» رحمن: 37 وردة واحد ورد و آن بمعنى مطلق گل است طبرسى فرموده: اسب ورد آنست كه رنگش سفيد مايل بسرخى يا زردى باشد و گفته شده گل و آن هر چند مختلف است ولى اغلب سرخ رنگ ميباشد.

دهان بر وزن كتاب معناى اوّلى آن بنا بر آنچه صحاح و قاموس و اقرب گفته، چرم سرخ است در مجمع و مصباح آنرا جمع دهن بمعنى روغن دانسته است و نيز بمعنى ته مانده روغن جوشان آمده است. نا گفته نماند بنظر ميايد كه مراد از ورده گل سرخ و از دهان ته مانده روغن جوشان باشد و آسمان در اثر شكافته شدن و تخليه نيروها سرخ و مانند ته مانده روغن، داغ باشد.

در آيات ديگر آمده‌ «يَوْمَ تَكُونُ السَّماءُ كَالْمُهْلِ» معارج: 8 مهل بمعنى مس يا آهن گداخته و مذاب و ته مانده روغن جوشان و غيره آمده است.

«أَ فَبِهذَا الْحَدِيثِ أَنْتُمْ‌ مُدْهِنُونَ‌» واقعه: 81 مُدْهِنُونَ‌ بنظر ميايد بمعنى بى اعتنايان است كه بى اعتنائى نوعى از نرمى و روغن مالى و جدّى نگرفتن است يعنى آيا باين قرآن بى‌اعتنائيد و آنرا جدّى تلقى نميكنيد؟

چنانكه تفسير جلالين آنرا «متهاونون» گفته است.

دهى: «بَلِ السَّاعَةُ مَوْعِدُهُمْ وَ السَّاعَةُ أَدْهى‌ وَ أَمَرُّ» قمر: 46 داهيه بمعنى امر عظيم و امر نا پسند است طبرسى فرمايد: داهيه بلائى است كه آن را چاره‌اى نباشد يعنى: بلكه قيامت وعدگاه آنهاست‌

نام کتاب : قاموس قرآن نویسنده : قرشی، سید علی اکبر    جلد : 2  صفحه : 366
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست