آنحضرت را صاحب نيروهاى محكم تعليم داده است. توانا است پس استوار و
نمايان شد در حاليكه در ناحيه بالاتر بود، آنگاه نزديك و نزديكتر شد. كه بفاصله دو
كمان يا نزديكتر بود پس بنده خدا را وحى كرد آنچه وحى كرد.
ناگفته نماند بموجب آيه «وَما كانَ لِبَشَرٍ أَنْ يُكَلِّمَهُ اللَّهُ إِلَّا وَحْياً أَوْ
مِنْ وَراءِ حِجابٍ أَوْ يُرْسِلَ رَسُولًا فَيُوحِيَ بِإِذْنِهِ ما يَشاءُ
إِنَّهُ عَلِيٌّ حَكِيمٌ»شورى: 51 وحى خداى نسبت به پيامبران سه قسم است يكى وحى و القاء
بقلب. ديگرى سخن گفتن از پس پرده كه خدا صدا خلق ميكند و پيغمبر مىشنود مثل حضرت
موسى. و سوّمى فرستادن فرشته است و وحى بوسيله او. آيات سوره نجم قسم سوّم را در
باره حضرت رسول صلّى اللَّه عليه و آله بيان ميكند.
دمدم: «فَدَمْدَمَعَلَيْهِمْ رَبُّهُمْ
بِذَنْبِهِمْ فَسَوَّاها»شمس: 14 در صحاح ميگويد «دَمْدَمْتُالشَّيْءَ» يعنى آنرا بزمين چسباندم قاموس دمدمه را غضب معنى كرده.
در كشّاف گويد «اطبقعليهم العذاب» و خلاصه اگر دمدمه
بمعنى غضب باشد معنى آيه چنين ميشود: خدا بر آنها بسبب گناهشان خشم گرفت و ديارشان
را با زمين يكسان كرد، اين معنى قريب بنظر ميايد. اين كلمه در كلام اللَّه فقط
يكبار آمده است.
دمر:هلاك شدن. «دَمَّرَاللَّهُ عَلَيْهِمْ وَ لِلْكافِرِينَ أَمْثالُها»محمد: 10 در صحاح ميگويد: دمار
بمعنى هلاكت است «دَمَّرَهُودَمَّرَعَلَيْهِ» هر دو بيك معنى است.
طبرسى تدمير را هلاك كردن و راغب ادخال هلاكت در شىء گفته است در
اقرب گفته «دَمَّرَدُمُوراًوَدِمَاراً» يعنى هلاك شد و «دَمَّرَهُمْوَ عَلَيْهِمْ» يعنى آنها را هلاك
كرد.
در نهج البلاغه خطبه 88 در صفت خدا فرموده
«قَاهِرُمَنْ عَازَّهُ وَمُدَمِّرُمَنْ شَاقَّهُ».
يعنى غالب است بر كسيكه بفكر شراكت با اوست و هلاك كننده كسى است كه
با او