responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : قاموس قرآن نویسنده : قرشی، سید علی اکبر    جلد : 2  صفحه : 355

سايه طلوع فجر و آمدن خورشيد و روز است كه سايه و تاريك بآسانى قبض شده و زايل ميگردد و اگر خدا ميخواست سايه ممتدّ را همانطور نگاه ميداشت و بشر در ظلمت مى‌ماند چنانكه فرموده‌ «قُلْ أَ رَأَيْتُمْ إِنْ جَعَلَ اللَّهُ عَلَيْكُمُ اللَّيْلَ سَرْمَداً إِلى‌ يَوْمِ الْقِيامَةِ مَنْ إِلهٌ غَيْرُ اللَّهِ يَأْتِيكُمْ بِضِياءٍ» قصص: 71 اين آيه با آيات بعدى چنانكه الميزان گفته تمثيل است براى هدايت مردم و احاطه ضلالت، و امتداد سايه و اينكه اگر خدا ميخواست آنرا ساكن و بى حركت ميكرد مثال شمول و احاطه ضلالت، وجود آفتاب كه سايه را از بين مى‌برد، آمدن پيامبران است.

معنى دو آيه چنين ميشود:

آيا توجّه نكردى بكار پروردگارت كه چطور سايه را امتداد داد و اگر ميخواست در همانحال باقى ميگذاشت. سپس آفتاب را دليل و نشان دهنده سايه كرد سپس آنرا بآسانى بسوى خود گرفتيم و معدومش كرديم.

دلو: ظرف آبكشى و وارد كردن آن بچاه. «وَ جاءَتْ سَيَّارَةٌ فَأَرْسَلُوا وارِدَهُمْ‌ فَأَدْلى‌ دَلْوَهُ‌ قالَ يا بُشْرى‌ هذا غُلامٌ» يوسف: 19 طبرسى فرموده: وارد آنرا گويند كه براى آب آوردن از رفقا جلو افتاده است و «أَدْلَيْتُ‌ الدَّلْوَ» يعنى دلو را بچاه فرستادم تا از آب پر شود و «دَلَوْتُ‌ الدَّلْوَ» يعنى آنرا از چاه كشيدم.

راغب عكس آنرا گفته است يعنى «أَدْلَيْتُ‌» بمعنى خارج كردم و «دَلَوْتُ‌» بمعنى فرستادم است.

نا گفته نماند قول راغب در آيه شريفه بهتر بنظر ميرسد زيرا آنشخص پس از خارج كردن دلو يوسف را ديد و گفت: مژده‌گانى كه اين غلامى است. نه وقت فرستادن دلو.

يعنى: كاروانى بيامد و آبدار خويش را بفرستادند چون دلو خود را بيرون كشيد گفت اى مژدگانى كه اين غلاميست.

نام کتاب : قاموس قرآن نویسنده : قرشی، سید علی اکبر    جلد : 2  صفحه : 355
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست