و:وَ قالَ ارْكَبُوا فِيها بِسْمِ اللَّهِمَجْراهاوَ مُرْساهاهود: 41 مجرى و مرسى مصدر ميمىاند
از لازم و متعدى (صحاح) ظاهرا در آيه معناى لازم مراد است يعنى: گفت بكشتى سوار
شويد جريان و ايستادن آن بمدد و يارى خداست.مَجْراها وَ مُرْساها،مبتدء وبِسْمِ اللَّهِخبر آن است.
جزء:پاره. تكّه.لَها سَبْعَةُ أَبْوابٍ لِكُلِّ بابٍ مِنْهُمْجُزْءٌمَقْسُومٌحجر: 44 براى جهنم هفت در است براى
هر در از آنها قسمتى است قسمت شده.
وَ جَعَلُوا لَهُ مِنْ عِبادِهِجُزْءاًإِنَّ الْإِنْسانَ
لَكَفُورٌ مُبِينٌزخرف: 15 منظور از جزء در اينجا فرزند است بدليل آيه بعدى كه ميگويدأَمِ اتَّخَذَ مِمَّا
يَخْلُقُ بَناتٍ وَ أَصْفاكُمْ بِالْبَنِينَ.
اين كلمه تنها سه دفعه در قرآن عظيم آمده است حجر: 44، بقره: 260،
زخرف: 15.
جزع:بىتابى. ناله. فعل آن از باب علم يعلم بمعنى بىتابى و از باب منع
يمنع بمعنى قطع است (اقرب الموارد)سَواءٌ عَلَيْنا أَجَزِعْناأَمْ صَبَرْنا ما لَنا مِنْ مَحِيصٍابراهيم:
21 برابر
است براى ما چه بىتابى كنيم و چه صبر نمائيم ما را فرار گاهى نيست.
راغب گويد: جزع از حزن اشدّ است جزع حزنى است كه شخص را از چاره
انديشى باز دارد ولى حزن از آن اعمّ است.
هلوع و جزوع هر دو صيغه مبالغهاند مثل كذوب و ودود پس هلوع يعنى
بسيار حريص. جزوع:
بسيار بىتابى كننده. اهل بيان گفتهاند: آيه بعدى معناى هلوع است
يعنى كم صبر و پر طمع. معنى آيه اين است: حقّا كه انسان شديد الحرص آفريده شده،
چون باو شرّى رسد بسيار بىتابى كننده و چون باو خيرى روى دهد بسيار بخيل است