دال:هشتمين
حرف از الفباى عربى و دهمين حرف از الفباى فارسى است و جزء كلمه واقع ميشود،
بتنهائى معنائى ندارد و در حساب ابجد چهار است.
دأب:عادت و شأن و تلاش طبرسى فرموده: دأب بمعنى عادت است «دَأَبَيَدْأَبُ» آنگاه گويند كه كسى بچيزى عادت كند
و در آن مستمرّ باشدكَدَأْبِآلِ فِرْعَوْنَ وَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ كَذَّبُوا بِآياتِناآل عمران: 11 يعنى عادت و طريقه
اين كفّار مانند عادت آل فرعون و پيشينيان است كه آيات ما را تكذيب كردند.تَزْرَعُونَ سَبْعَ
سِنِينَدَأَباًيوسف: 47 هفت سال بعادت خود زراعت
ميكنيدوَ
سَخَّرَ لَكُمُ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَدائِبَيْنِوَ سَخَّرَ لَكُمُ اللَّيْلَ وَ النَّهارَابراهيم:
33 مراد
ازدائِبَيْنِآنست كه در سير و وضع خود
مستمرّاند و بآن عادت دارند يعنى: آفتاب و ماه را بخدمت شما گماشت كه هميشه
روانند. در نهج البلاغه آمده