responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : قاموس قرآن نویسنده : قرشی، سید علی اکبر    جلد : 2  صفحه : 233

از ابن عباس نقل كرده كه عدّه‌اى از اهل جاهليت زناى آشكار را حرام ميدانستند ولى زناى سرّى را جايز مى‌شمردند. خدا از هر دو نهى فرموده.

ناگفته نماند: اخدان دو بار در قرآن مجيد آمده يكى آيه فوق كه در باره زنان است و ديگر آيه 5 مائده كه درباره مردان رفيقه گير است. و نيز نا گفته نماند: خدين بر وزن امير از اين ماده بمعنى رفيق آمده است در نهج البلاغه خطبه 124 در باره بعضى از آشنايان فرموده:

«فَشَرُّ خَدِينٍ‌ وَ الْأَمُ خَلِيلٍ».

يعنى بدترين رفيق و پستترين دوست است.

خذل: رها كردن. يارى نكردن. «خَذَلَهُ‌ خَذْلًا و خِذْلَاناً:

تَرَكَ نُصْرَتَهُ و إِعَانَتَهُ» بنظر راغب خذلان آنست كه بيارى دوستى اميدوار باشى و او تو را رها كند.

وَ إِنْ‌ يَخْذُلْكُمْ‌ فَمَنْ ذَا الَّذِي يَنْصُرُكُمْ مِنْ بَعْدِهِ‌ آل عمران: 160 اگر خدا شما را رها كند و يارى ندهد پس كيست كه بعد از او شما را نصرت دهد؟

وَ كانَ الشَّيْطانُ لِلْإِنْسانِ‌ خَذُولًا فرقان: 29 خذول صيغه مبالغه است يعنى شيطان بسيار رها كننده و خوار كننده انسان است. اميدوار ميكند و خوار ميگرداند. فَتَقْعُدَ مَذْمُوماً مَخْذُولًا اسراء: 22.

اين كلمه تنها سه بار در قرآن مجيد آمده است نهج البلاغه در حكمت 17 درباره آنانكه در جنگ امام را يارى نكردند و در خانه‌هاى خود نشستند فرموده:

«خَذَلُوا الْحَقَّ وَ لَمْ يَنْصُرُوا الْبَاطِلَ».

حق را رها كردند و باطل را نيز يارى ننمودند

خرب: (بر وزن فلس) و خراب بمعنى ويران شدن و ويران كردن است. در اقرب الموارد آنرا از باب ضرب يضرب متعدّى و از باب علم يعلم لازم گفته است.

خرّب و اخرب هر دو بمعنى خراب كردن است.

وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ مَنَعَ مَساجِدَ اللَّهِ أَنْ يُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ وَ سَعى‌ فِي‌ خَرابِها ... بقره: 114 كيست‌

نام کتاب : قاموس قرآن نویسنده : قرشی، سید علی اکبر    جلد : 2  صفحه : 233
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست