از ابن عباس نقل كرده كه عدّهاى از اهل جاهليت زناى آشكار را حرام
ميدانستند ولى زناى سرّى را جايز مىشمردند. خدا از هر دو نهى فرموده.
ناگفته نماند: اخدان دو بار در قرآن مجيد آمده يكى آيه فوق كه در
باره زنان است و ديگر آيه 5 مائده كه درباره مردان رفيقه گير است. و نيز نا گفته
نماند: خدين بر وزن امير از اين ماده بمعنى رفيق آمده است در نهج البلاغه خطبه 124
در باره بعضى از آشنايان فرموده:
تَرَكَ نُصْرَتَهُ و إِعَانَتَهُ» بنظر راغب خذلان آنست كه بيارى
دوستى اميدوار باشى و او تو را رها كند.
وَ إِنْيَخْذُلْكُمْفَمَنْ ذَا الَّذِي يَنْصُرُكُمْ مِنْ بَعْدِهِآل عمران: 160 اگر خدا شما را رها
كند و يارى ندهد پس كيست كه بعد از او شما را نصرت دهد؟
وَ كانَ الشَّيْطانُ لِلْإِنْسانِخَذُولًافرقان: 29 خذول صيغه مبالغه است يعنى
شيطان بسيار رها كننده و خوار كننده انسان است. اميدوار ميكند و خوار ميگرداند.فَتَقْعُدَ مَذْمُوماًمَخْذُولًااسراء: 22.
اين كلمه تنها سه بار در قرآن مجيد آمده است نهج البلاغه در حكمت 17
درباره آنانكه در جنگ امام را يارى نكردند و در خانههاى خود نشستند فرموده:
«خَذَلُواالْحَقَّ وَ لَمْ
يَنْصُرُوا الْبَاطِلَ».
حق را رها كردند و باطل را نيز يارى ننمودند
خرب: (بر
وزن فلس) و خراب بمعنى ويران شدن و ويران كردن است. در اقرب الموارد آنرا از باب
ضرب يضرب متعدّى و از باب علم يعلم لازم گفته است.