نا گفته نماند در اينصورت جمله بعدى دليلخَتَمَ اللَّهُ عَلى
قُلُوبِهِمْاست
يعنى بر دلهايشان مهر زده چون بر گوش و چشم پرده دادند پيداست كه اگر گوش از شنيدن
حق و چشم از ديدن آيات حق در پرده باشد، قلب مهر زده ميشود.
على هذا اين آيه نظير آيهقُلْ أَ رَأَيْتُمْ إِنْ
أَخَذَ اللَّهُ سَمْعَكُمْ وَ أَبْصارَكُمْ وَخَتَمَعَلى قُلُوبِكُمْ ...انعام: 46 است كه مهر فقط براى قلب
است و چون گوش و چشم مأخوذ شده دل ممهور ميگردد.
در آيه ديگرى مهر براى قلب و گوش و پرده براى چشم ذكر شده است.أَ فَرَأَيْتَ مَنِ
اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ وَ أَضَلَّهُ اللَّهُ عَلى عِلْمٍ وَخَتَمَعَلى سَمْعِهِ وَ
قَلْبِهِ وَ جَعَلَ عَلى بَصَرِهِ غِشاوَةًجاثيه: 23.
بنظر ميايد علت اين تعبير جملهأَضَلَّهُ اللَّهُ عَلى
عِلْمٍباشد
چون دانستن نوعا بوسيله شنيدن است كسيكه دانسته گمراه باشد قلب و گوش او هر دو
ممهور است. و اگر گوشش مهر نداشت با وجود دانستن گمراه نميشد. لذاست كه غشاوه فقط
براى چشم آمده است.
مجمع آنرا شراب خالص گفته است. ختام را طبرسى و راغب ما يختم به و
آخر طعم گفتهاند يعنى طعم آخر آن طعم مشك مخصوصى است. بعضىها آنرا مهر گفتهاند
على هذا معنى آيه اين است: از شراب خالص مهر خورده نوشانده ميشوند مهر آن نوعى مشك
است پس رغبت كنندگان در آن همچشمى كنند.