او همچون پدرش زكريّا و عيسى و الياس از نيكو كاران و از عباد اللّه
الصالحين بودوَ
زَكَرِيَّا وَيَحْيىوَ عِيسى وَ إِلْياسَ كُلٌّ مِنَ الصَّالِحِينَانعام: 85.
قرآن مجيد در باره شهادت او چيزى نگفته است. در باره قتل وى
نوشتهاند كه: هيروديس حاكم فلسطين عاشق هيروديا دختر برادرش شد و تصميم گرفت با
وى ازدواج كند اقوام و خويشان باين كار راضى بودند، اين خبر بيحيى رسيد يحيى اعلام
كرد كه اين نكاح حرام و باطل و بر خلاف دستور تورات است و شروع بمبارزه كرد. فتواى
او دهان بدهان بهمه رسيد.
هيروديا پس از شنيدن اين مطلب طورى دل هيروديس را ربود كه او را
وادار بقتل يحيى كرد.
بدستور او حضرت يحيى را سر بريدند و سرش را پيش هيروديس و معشوقهاش
آوردند.
حيّه:مار.قالَ أَلْقِها يا مُوسى. فَأَلْقاها فَإِذا هِيَحَيَّةٌتَسْعىطه: 20 فرمود اى موسى آنرا (عصا)
بيانداز آنرا انداخت در دم مارى شد كه بتندى حركت ميكرد.
در «ثعبان» گذشت كه چرا راجع بعصاى موسى گاهى
ثعبان گفته شده و گاهى حيّه و گاهى جانّ و الحمد للّه و هو خير ختام.