در مجمع از ابو عبيده نقل ميكند كه حيوان (بر وزن قمران) و حيات هر
دو بيك معنى است قاموس نيز چنين گويد. يعنى:
اين زندگى دنيا فقط مشغوليّت و بازيچه است و خانه آخرت آن زندگى
حقيقى است ايكاش ميدانستند.
در اقرب نقل است كه مراد از آن حياتى است كه مرگ در پى ندارد.
اللَّهُ لا إِلهَ إِلَّا هُوَالْحَيُالْقَيُّومُبقره: 255- آل عمران: 2وَ عَنَتِ الْوُجُوهُلِلْحَيِالْقَيُّومِطه: 111وَ تَوَكَّلْ عَلَىالْحَيِالَّذِي لا يَمُوتُفرقان: 58هُوَالْحَيُلا إِلهَ إِلَّا هُوَغافر: 65.
حىّ از اسماء حسنى است و آن صفت مشبهه است و دلالت بر دوام و ثبات
دارد. حيات خداوند عين ذات اوست، حيات همه موجودات از خداست و از آنها قابل انفكاك
است ولى حيات خدا از خدا قابل انفكاك نيست. دليل اين مطلب قيدالَّذِي لا يَمُوتُاست كه گذشت يعنى: زندهايكه هرگز
مرگ ندارد و آيههُوَالْحَيُلا إِلهَ إِلَّا هُوَكه قصر حقيقى است يعنى زنده واقعى و حقيقى فقط او است و زندگى ساير
موجودات عارضى و از جانب غير است و حكم هلاكت بر آنها عموميّت داردكُلُّ شَيْءٍ هالِكٌ
إِلَّا وَجْهَهُقصص: 88.
اگر گويند: چه ميگوئيد در خلود قيامت كه اهل بهشت و جهنّم زنده
بودنشان ابدى است؟
گوئيم: ابديّت و خلودشان از جانب خداست نه عين وجودشان.