در صورت غلبه كفّار بر اهل ايمان، بكفّار ميگفتند: آيا بر شما در رأى
غلبه نكرديم؟ و از گرويدن بمؤمنين باز نداشتيم؟ پس در اين فتح ما را نيز بهرهاى
بايد باشد يا ما بر شما منّت داريم.
حور:رجوع.إِنَّهُ ظَنَّ أَنْ لَنْيَحُورَانشقاق: 14 او گمان كرد كه هرگز بر
نخواهد گشت.
طبرسى گويد: «الْحَوَرُ: الرُّجُوعُحَارَيَحُورُ،إِذَا رَجَعَ وَ كَلَّمْتُهُ فَمَاحَارَجَوَاباً اى مَا رَدَّ جَوَاباً» و
نيز گويد: مِحْوَر را از آن مِحْوَر گويند كه چرخ بدور آن ميچرخد تا بمحل اوّلى
برگردد.
على هذا بگفتگو از آن محاوره گويند كه طرفين كلام خود را بيكديگر بر
ميگردانندوَ
اللَّهُ يَسْمَعُتَحاوُرَكُمامجادله: 1 خدا گفتگوى شما را مىشنود.
راغب آنرا تردّد گفته و محاوره و محور را از آن گرفته است و حيرت را
نيز تردّد دانسته است قول او با مجمع چندان فرقى ندارد در نهايه شواهدى از موارد
استعمال آن نقل شده كه قول مجمع را تأييد ميكند همچنين آيه انشقاق كه گذشت و با
تردّد جور در نميايد.