حنن:حنان: مهربانى (مجمع)وَ آتَيْناهُ الْحُكْمَ صَبِيًّا وَحَناناًمِنْ لَدُنَّا وَ زَكاةً
وَ كانَ تَقِيًّامريم: 12- 13 و در طفوليت او را از جانب خود حكم و مهربانى و پاكيزگى
داديم و پرهيز كار بود.
در اقرب آمده: حنان بر وزن سحاب بمعنى مهربانى است عرب گويد:حَنَانَكَيَا رَبِّ وَحَنَانَيْكَيَا رَبِّ يعنى رحمت و مهربانى تو
را ميخواهم اى پروردگار. در مجمع از ابو عبيده نقل است كه اين كلمه بيشتر بلفظ
تثنيه بكار ميرود ابن اثير در نهايه گويد:حَنَانَيْكَيَا رَبِّ يعنى «ارْحَمْنِىرَحْمَةً بَعْدَ رَحْمَةٍ» و آن از
مصادر تثنيه است كه فعلش ظاهر نميشود مثل لبيّك و سعديك.
حنّان: صيغه مبالغه و از اسماء حسنى است يَاحَنَّانُيَا مَنَّانُ: اى بسيار مهربان و
اى بسيار عطاء كننده.
نا گفته نماند: اصل حَنِين بمعنى شوق و شدت گريه است چنانكه قاموس
گفته است و مهربانى معناى لازم آن است لذا حنين بمعنى ناله، مهربانى و شوق بكار
ميرود.
هر ماده كه فرزند خود را از دست بدهد واله و والهه است. عجال بكسر
عين شترهائىاند كه بچههايشان را از دست دادهاند. بهر حال منظور از حنين در اين
جمله ناله است.
و در حكمت 9 همان كتاب هست:
«وَإِنْ عِشْتُمْحَنُّواإِلَيْكُمْ».
كه مراد شوق يا مهربانى است.
حُنَين: (بر وزن حُسَين)لَقَدْ نَصَرَكُمُ اللَّهُ فِي مَواطِنَ كَثِيرَةٍ وَ يَوْمَحُنَيْنٍإِذْ أَعْجَبَتْكُمْ
كَثْرَتُكُمْتوبه: 25 حنين چنانكه در مجمع و قاموس گفته، بيابانى است ما بين طائف
و مكّه كه جنگ معروف حُنَيْن در آن اتفاق افتاد و قبيله