responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : قاموس قرآن نویسنده : قرشی، سید علی اکبر    جلد : 2  صفحه : 185

آيه چنين است: اصحاب شمال چه اصحاب شمال؟ در آتشى نافذ و در آب جوشان‌اند. و در سايه‌اى از دود غليظ.

حمي: حرارت شديد. در صحاح گويد: «حَمِيَ‌ النَّهارُ و حَمِيَ‌ التَّنُّورُ: اشْتَدَّ حَرُّهُمَا و أَحْمَيْتُ‌ الحَدِيدَ فِي النَّارِ فَهُوَ مَحْمِيٌ‌» راغب گويد: آن حرارتى است كه از فلزات سرخ كرده و از بدن برخيزد.

يَوْمَ‌ يُحْمى‌ عَلَيْها فِي نارِ جَهَنَّمَ فَتُكْوى‌ بِها جِباهُهُمْ وَ جُنُوبُهُمْ وَ ظُهُورُهُمْ ... توبه: 35 روزيكه بآنها در آتش جهنم حرارت داده شود و با آنها پيشانى‌ها و پهلوها و پشتهايشان داغ كرده شود.

تَصْلى‌ ناراً حامِيَةً غاشية: 4 وَ ما أَدْراكَ ما هِيَهْ نارٌ حامِيَةٌ قارعه: 11.

حامية بنا بر آنچه گذشت بمعنى گرم و سوزنده است در نهج البلاغه خطبه 188 در وصف آتش آخرت فرموده:

مُظْلِمَةٌ أَقْطَارُهَا. حَامِيَةٌ قُدُورُهَا. فَظِيعَةٌ أُمُورُهَا.

امّا چرا نار، با حامية توصيف شده؟ شايد مراد شدّت و گدازنده بودن آتش است چنانكه آنرا نهايت سوزنده بودن گفته‌اند.

حام: ما جَعَلَ اللَّهُ مِنْ بَحِيرَةٍ وَ لا سائِبَةٍ وَ لا وَصِيلَةٍ وَ لا حامٍ‌ ...

مائده: 103 آيه در باره بدعتهاى جاهليت و پوچ بودن آنهاست.

در رسوم جاهليت اگر ناقه‌اى پنج بار ميزائيد و آخرى نر بود گوش آن ناقه را شكافته و رها ميكردند بآن سوار نميشدند و ذبح نميكردند و از آب و چرا مانع نميشدند و شخص خسته اگر آنرا در راه ميديد سوارش نميشد. نام آن بحيره بود.

سائبه: آن بود كه كسى نذر ميكرد اگر مرضم شفا يابد يا مسافر از سفر باز گردد ناقه من سائبه يعنى رها شده است سپس آنرا مثل بحيره رها ميكردند.

وصيله: گوسفند اگر بچه ماده ميزائيد براى آنها بود و اگر بچه نر ميزائيد آنرا براى خدايان ذبح ميكردند و اگر در يكدفعه نر

نام کتاب : قاموس قرآن نویسنده : قرشی، سید علی اکبر    جلد : 2  صفحه : 185
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست