تَجِدُ كُلُّ نَفْسٍ ما عَمِلَتْ مِنْ خَيْرٍ مُحْضَراً وَ ما
عَمِلَتْ مِنْ سُوءٍآل- عمران: 30 مجسّم و محسوس بودن آنرا روشن ميكند على هذا بايد بآن
حمل (بكسر) گفته شود چنانكه در قرآن مجيد آمده است.
آيه گذشته خود از دلائل روشن اين مسئله است و ما قبل آن چنين استمَنْ أَعْرَضَ عَنْهُ
فَإِنَّهُيَحْمِلُيَوْمَ الْقِيامَةِ
وِزْراً. خالِدِينَ فِيهِ وَ ساءَ لَهُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِحِمْلًاضمير «فِيهِ»به
«وزر» راجع است يعنى آنها در آن وزر
ابدىاند على هذا وزر يك موجود خارجى است. پس آن بار منفصل ميباشد.
در (ج ر ى) گذشت كه مراد از حاملات ابرهاى حامل باران و بخار آباند
و نيز از كتاب آغاز و انجام جهان نقل شد كه حاملات را باتمها حمل كرده است رجوع
شود به «جرى».
* تحميل: بار كردن.مَثَلُ الَّذِينَحُمِّلُواالتَّوْراةَجمعه: 5 يعنى تورات بر آنها بار شده و بآنها داده شده استرَبَّنا وَ لاتُحَمِّلْناما لا طاقَةَ لَنا بِهِبقره: 286 پروردگار ما آنچه را كه
طاقت نداريم بر ما بار مكن حمولة: شتريكه بر آن بار نهند، اسم جمع است و از لفظ
خود مفرد ندارد (مجمع)وَ مِنَ الْأَنْعامِحَمُولَةًوَ فَرْشاً كُلُوا مِمَّا رَزَقَكُمُ اللَّهُ ...انعام: 142 و از چهار پايان بار
بردار و كوچك از آنها بشما داد بخوريد از آنچه خدا روزى داده است.
وَ كَأَيِّنْ مِنْ دَابَّةٍ لاتَحْمِلُرِزْقَهَا اللَّهُ
يَرْزُقُها وَ إِيَّاكُمْعنكبوت: 60 در الميزان فرموده: حمل رزق ذخيره آن است كه انسان و از
حيوانات مورچه، زنبور عسل و موش ذخيره ميكند.
احتمال: بمعنى حمل است (اقرب)فَاحْتَمَلَالسَّيْلُ زَبَداً
رابِياًرعد:
17فَقَدِاحْتَمَلَبُهْتاناً وَ إِثْماً
مُبِيناًنساء:
112