responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : قاموس قرآن نویسنده : قرشی، سید علی اکبر    جلد : 2  صفحه : 17

مخصوصى‌اند همچنين مصداق‌ «اجْتَباكُمْ‌» و شهداء، كه عبارت از ائمّه باشند.

جَثّ‌: بر كندن. قطع كردن (اقرب الموارد) در قاموس قطع- كردن يا از ريشه كندن نقل شده است‌ وَ مَثَلُ كَلِمَةٍ خَبِيثَةٍ كَشَجَرَةٍ خَبِيثَةٍ اجْتُثَّتْ‌ مِنْ فَوْقِ الْأَرْضِ ما لَها مِنْ قَرارٍ ابراهيم: 26 حكايت سخن خبيث همچون درخت پليد است كه از روى زمين كنده شده براى آن قرارى نيست.

در ما قبل اين آيه آمده: مَثَلًا كَلِمَةً طَيِّبَةً كَشَجَرَةٍ طَيِّبَةٍ. أَصْلُها ثابِتٌ وَ فَرْعُها فِي السَّماءِ ... در مجمع البيان كلمه طيّبة را كلمه توحيد و كلمه خبيثه را كلمه شرك و كفر و در الميزان اوّلى را اعتقاد حقّ و دوّمى را شرك فرموده است.

جثم: جُثُومٌ‌ بمعنى سقوط بر روى و يا نشستن بزانوست (مجمع البيان ذيل آيه 67 هود) فَأَصْبَحُوا فِي دارِهِمْ‌ جاثِمِينَ‌ اعراف 78 اين كلمه پنج بار در قرآن مجيد آمده و همه در باره مكذّبين است كه بعذاب الهى گرفتار شدند و در ما قبل همه كلمه «اصبحوا» آمده است، مراد از آن مردن و از بين رفتن است النهاية اگر جثوم بمعنى سقوط باشد مراد آنست كه در خانه‌هاى خود افتادند و مردند و اگر بمعنى نشستن باشد معنى اين است: در خانه‌هاى خود نشستگان و مقيم شدند و آن استعاره از مرگ است در نهايه آمده:

«نَهَى عَنِ‌ الْمُجَثَّمَةِ».

و آن حيوانى است كه در جائى قرار ميدهند و تير ميزنند تا بميرد. در نهج خطبه 13 در باره مسجد بصره هست:

«كَأَنِّي أَنْظُرُ إِلَى مَسْجِدِهَا كَجُؤْجُؤِ سَفِينَةٍ أَوْ نَعَامَةٍ جَاثِمَةٍ».

يعنى گويا مى‌بينم مسجد بصره را كه در ميان سيل مانده مانند سينه كشتى يا شتر مرغ نشسته است.

جثى: جُثُوّ: بزانو نشستن در اقرب الموارد هست «جَثَا الرَّجُلُ ... جُثُوّاً: حبس على ركبتيه» وَ تَرى‌ كُلَّ أُمَّةٍ جاثِيَةً كُلُّ أُمَّةٍ تُدْعى‌ إِلى‌ كِتابِهَا جاثية: 28 هر امّت را بزانو در آمده مى‌بينى هر امّت بسوى‌

نام کتاب : قاموس قرآن نویسنده : قرشی، سید علی اکبر    جلد : 2  صفحه : 17
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست