الْحُلُمَفَلْيَسْتَأْذِنُوانور: 59 حلم (بر وزن عنق و قفل) چيزى است كه در خواب ديده شود
(قاموس) در اقرب گويد: لكن غالبا در خواب پريشان و قبيح بكار ميرود چنانكه رؤيا در
خواب خوب.
مراد از حلم در آيه بلوغ اطفال است كه بآن احتلام نيز گويند معنى آيه
چنين است: و چون كودكان ببلوغ رسيدند بايد اجازه بگيرند.
راغب حلم را در آيه شريفه از حلم (بكسر اوّل) گرفته و گويد:
بلوغ حلم، رسيدن بحالى است كه ميتواند حلم و بردبارى داشته باشد.
*أَمْ تَأْمُرُهُمْأَحْلامُهُمْبِهذا أَمْ هُمْ قَوْمٌ طاغُونَطور: 32 ممكن احلام جمع حلم بمعنى
بردبارى و يا جمع حلم بمعنى خواب باشد در صورت اوّل منظور تأنّى و دقّت است يعنى
يا دقّت و تفكّرشان باين، امر ميكند يا قومى طغيانگراند و در صورت دوّم گويا منظور
خيالات است زيرا خوابهاى پريشان نيز يكنوع خيالاند.
قالُوا أَضْغاثُأَحْلامٍوَ ما نَحْنُ بِتَأْوِيلِالْأَحْلامِبِعالِمِينَيوسف:
44 اضغاث
مختلطهاست احلام جمع حلم بمعنى خوابهاى آشفته است چنانكه از اقرب نقل شد يعنى
گفتند: خوابهاى در هم و بر هم و آشفته است و ما بتعبير چنين خوابها واقف نيستيم.
در اين آيه خوابهاى پريشان بدستههاى علف و غيره تشبيه شده است.
حليم:بردبار. اين كلمه از اسماء حسنى و صيغه مبالغه است و معنى آن در باره
خدا چنانكه طبرسى ذيل آيه 225 بقره گويد: مهلت دهنده استوَ اللَّهُ غَفُورٌحَلِيمٌ: خدا چاره ساز و مهلت دهنده است،
بگناهكاران مهلت ميدهد و در عذاب آنها عجله نميكند. نا گفته نماند مهلت دادن يكنوع
بردبارى است. پس خدا حليم است يعنى در عقوبت عجله و در هر نادانى بنده، غضب
نميكند.