حضرت از او بطور تفصيل احوالپرسى كرد و فرمود: او در زمان خديجه
بمنزل ما ميامد.
وَ لا يَسْئَلْكُمْ أَمْوالَكُمْ إِنْ يَسْئَلْكُمُوهافَيُحْفِكُمْتَبْخَلُوامحمد: 37 اموال شما را نميخواهد و
اگر بخواهد و در خواستن مبالغه كند بخل ميورزيد و نميدهيد.
187 از
تو از قيامت ميپرسند گويا بآن دانائى، بگو علم آن پيش پروردگار من است «عَنْها»به «يَسْئَلُونَكَ»متعلّق
است و تقدير چنين است «يَسْئَلُونَكَعَنْهَا كَأَنَّكَ حَفِيٌّ» طبرسى گويد: حفي بمعنى عالم است يعنى
آنقدر سئوال كرده تا دانسته است.
قالَ سَلامٌ عَلَيْكَ سَأَسْتَغْفِرُ لَكَ رَبِّي إِنَّهُ كانَ
بِيحَفِيًّامريم: 47 گفت سلام بر تو حتما از
پروردگارم براى تو آمرزش ميخواهم كه او بمن مهربان است طبرسى «حفىّ» را مهربان معنى كرده و گويد: حفىّ آن است كه در سئوال مبالغه كند و
نيز كسى است كه در عطا كردن نعمتها لطف كند. اصل باب بمعنى آخر رساندن (مبالغه)
است گوئى «تَحَفَّيْتُبِهِ أَيْ بَالَغْتُ فِي
إِكْرَامِهِ» در نهايه هست: «أَحْفَىفلانٌ بصاحبه وحَفِيَبِهِ وتَحَفَّى: اى بالغ فى برّه و السئوال عن حاله».
حقب: (بر
وزن عنق) دهر.
زمان. (مجمع) جمع آن احقاب استلا أَبْرَحُ حَتَّى
أَبْلُغَ مَجْمَعَ الْبَحْرَيْنِ أَوْ أَمْضِيَحُقُباًكهف: 60 آرام نگيرم تا بمجمع دو
دريا برسم يا مدتى دراز راه بروم.