با توجّه بآيه قبل كه حاكى از علم و اطلاع خدا از اعمال بندگان است
ميشود گفت كه اين تعقيب كنندگان نويسندگان اعمال و در عين حال حافظ انساناند نظير
آيهوَ
إِنَّ عَلَيْكُمْلَحافِظِينَكِراماً كاتِبِينَانفطار: 10.
وَ هُوَ الْقاهِرُ فَوْقَ عِبادِهِ وَ يُرْسِلُ عَلَيْكُمْحَفَظَةًحَتَّى إِذا جاءَ
أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ تَوَفَّتْهُ رُسُلُنا وَ هُمْ لا يُفَرِّطُونَانعام: 61 ممكن است مراد از «رُسُلُنا»همان «حَفَظَةً»بوده
باشند در اين صورت با ملاحظه آيهوَ إِنَّ عَلَيْكُمْلَحافِظِينَ ...كه گذشت معنى چنين ميشود كه ملائكه
هم حافظ و هم كاتباند و هم آنها هستند كه وقت رسيدن مرگ، انسان را قبض ميكنند. و
اين منافىيَتَوَفَّاكُمْ
مَلَكُ الْمَوْتِنيست زيرا خدا توفّى را هم بخود و هم برسل و هم بملك الموت نسبت داده
است مثل خدا باغ را آبيارى كرد، من كردم، باغبان كرد.
حفف:حفّ. احاطه كردن در مجمع گويد: «حَفَالْقَوْمُ بِالشَّيْءِ: اطافوا به» و دو جانب شىء را دو حفاف آن
گويند گوئى كه آن شىء را احاطه كردهاند.
در نهج البلاغه خطبه 174 از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله نقل
ميكند:
بهشت با مكاره و آتش با شهوات احاطه شده استجَعَلْنا لِأَحَدِهِما
جَنَّتَيْنِ مِنْ أَعْنابٍ وَحَفَفْناهُمابِنَخْلٍكهف: 32 براى يكى از آندو دو باغ از تاك داديم و آندو را بنخل احاطه
كرديم.
وَ تَرَى الْمَلائِكَةَحَافِّينَمِنْ حَوْلِ الْعَرْشِ ...زمر: 75 يعنى ملائكه را در حاليكه
عرش را احاطه كردهاند مىبينى بيضاوى گويد «من» زايد
يا براى ابتدا است ولى بهتر است براى بيان باشد.
در الميزان گويد: عرش مقامى است كه اوامر الهى از آن صادر ميشود
ملائكه در روز قيامت