اينها كه شمرده شد مجموعا صد تا است ولى لفظ جلاله داخل در عدد نيست
بنا بر اين مجموع اسماء حسنى در روايت نود و نه است و لفظ جلاله صفت بخصوصى در آن
ملحوظ نيست بلكه الزاما دال بر تمام آنهاست بكلمه «اللَّه» رجوع
شود.
در نسخه ما در توحيد صدوق «باعث» دو
دفعه ذكر شده ولى پيداست كه اشتباه چاپ است.
مقصود از شمردن كه فرمود: هر كه آنها را بشمارد داخل بهشت شود. آنست
كه بآنها ايمان بياورد و بداند كه خداوند داراى چنين صفاتى است.
نود و نه بودن اسماء حسنى در روايت شيعه و سنّى بطور مستفيض نقل شده
ولى بنا بر آنچه در قرآن و روايات ديگر و دعاها نقل شده تعداد اسماء حسنى بيشتر از
اين است در الميزان ذيل آيه 180 سوره اعراف بعد از ذكر اين نكته فرموده:
غايت دلالت اين روايات آنست كه: از جمله اسماء حسنى نود نه اسم است
كه از خواصّ آنها استجابت دعا و دخول بهشت است در صورت دعا كردن با آنها و شمردن
آنها.
ايضا در تفسير الميزان ذيل آيه فوق از سوره اعراف بحث مفصّلى است
طالبان تفصيل بآنجا رجوع كنند.
فِيهِنَّ خَيْراتٌحِسانٌرحمن:
70 حسان
جمع حسناء و حسنة بمعنى زنان زيبا روى است. همچنين استعَبْقَرِيٍحِسانٍرحمن:
76 كه
جمع حسنة بمعنى نيكو است.
قُلْ هَلْ تَرَبَّصُونَ بِنا إِلَّا إِحْدَىالْحُسْنَيَيْنِتوبه: 52 مراد از «حسنيينِ» شهادت و پيروزى است مسلمين بكفّار ميگفتند: ما در پيكار و جهاد خود
بيكى از دو چيز نائل ميشويم كه هر دو نيكوست يا شهيد ميشويم و يا فاتح ميگرديم.
حشر:جمع كردن.ذلِكَحَشْرٌعَلَيْنا يَسِيرٌق: 44 آن جمع كردنى است كه بر ما آسان است: