بصفت است زيرا سوزاندن صفت آتش است معنى آيه چنين ميشود:
ميگوئيم بچشيد عذاب سوزان يا عذاب آتش را.
حرك:حركت: ضدّ سكون. و آن انتقال جسم است از مكانى بمكانى و گاهى
باستحاله نيز گفته ميشود خواه در زيادت اجزاء باشد يا در نقصان آن (مفردات) مثل
رسيدن سيب و پوسيدن آنلاتُحَرِّكْبِهِ لِسانَكَ لِتَعْجَلَ بِهِ إِنَّ عَلَيْنا جَمْعَهُ وَ
قُرْآنَهُ فَإِذا قَرَأْناهُ فَاتَّبِعْ قُرْآنَهُقيامت: 16 زبان خويش بتلاوت قرآن
مجنبان تا بآن عجله كنى كه جمع كردن و فراهم آوردن آن بعهده ماست و چون آنرا
بخوانيم قرائت آنرا تبعيّت كن.
در سوره طه آيه 114 هستوَ لا تَعْجَلْ بِالْقُرْآنِ مِنْ قَبْلِ أَنْ يُقْضى إِلَيْكَ
وَحْيُهُ وَ قُلْ رَبِّ زِدْنِي عِلْماًدر خواندن قرآن پيش از آنكه وحى آن
تمام شود شتاب نكن و بگو پروردگارا مرا دانش افزاى.
مجمع البيان گويد: عجله آن است كه كار را پيش از وقت بخواهيم و سرعت
آنست كه در اوّل آن انجام دهيم.
در الميزان هست: اين آيه مؤيد آنست كه در روايات آمده قرآن علاوه از
نزول تدريجى يك نزول دفعى دارد كه بآنحضرت يكجا نازل شده است و پيش از نزول تدريجى
علم مختصرى بآن داشت و از عجله در آن پيش از نزول تدريجى نهى شده است (نقل بمعنى)
بقيّه مطلب در (ن ز ل) ديده شود اين لفظ فقط يكبار در قرآن آمده است.
حرام:ممنوع. (مفردات) ضدّ حلال (صحاح- اقرب)وَ لا تَقُولُوا ...هذا
حَلالٌ وَ هذاحَرامٌنحل: 116 نگوئيد اين حلال و اين ممنوع است.