قدرت بر كسب ندارند و گرنه فرقى ميان آنها و غير آنها نيست.
حرد: (بر
وزن فلس) منعوَ غَدَوْا عَلىحَرْدٍقادِرِينَقلم: 25 صبح برون شدند در حاليكه فقط بمنع مستمند قادر بودند. در
مجمع گويد: حرد بمعنى منع است گويند:
حاردت الناقة يعنى شتر شير خود را منع كرد. حرد را قصد هم گفتهاند
يعنى در حاليكه فقط بقصد باغ و رفتن قادر بودند. اين كلمه تنها يكبار در كلام
اللَّه آمده است.
حرّ:آزاد. خلاف بردهالْحُرُّبِالْحُرِّوَ الْعَبْدُ بِالْعَبْدِ وَ الْأُنْثى بِالْأُنْثى ...بقره: 178 آزاد به آزاد، بنده به
بنده، زن بزن.
تحرير بمعنى آزاد كردن است مثلوَ مَنْ قَتَلَ مُؤْمِناً
خَطَأًفَتَحْرِيرُرَقَبَةٍ مُؤْمِنَةٍ ...نساء 92 هر كه مؤمنى را از روى
اشتباه بكشد بر اوست آزاد كردن يك بنده مؤمن.
رَبِّ إِنِّي نَذَرْتُ لَكَ ما فِي بَطْنِيمُحَرَّراً ...آل عمران:
35 پروردگارا آنچه در شكم من است نذر تو كردم آزاد از هر قيود، مراد آنست كه از هر
قيد آزاد است و فقط براى خدمت و عبادت توست و هيچ كارى و عملى نسبت بخودم از وى
نميخواهم.
حَرّ: (بفتح
اوّل) حرارتوَ
قالُوا لا تَنْفِرُوا فِيالْحَرِّقُلْ نارُ جَهَنَّمَ أَشَدُّحَرًّا ...توبه 81
گفتند در هواى گرم كوچ نكنيد بگو آتش جهنّم سخت گرمتر است.
حرور: باد گرم (مفردات و مجمع)وَ ما يَسْتَوِي
الْأَعْمى وَ الْبَصِيرُ وَ لَا الظُّلُماتُ وَ لَا النُّورُ وَ لَا الظِّلُّ وَ
لَاالْحَرُورُفاطر: 21 كور و بينا و ظلمات و نور
و سايه و باد گرم يكسان نيستند. حرور را حرارت آفتاب نيز گفتهاند.
حرير:لباس نازك (مفردات) ابريشم خالص (مجمع)يُحَلَّوْنَ فِيها مِنْ
أَساوِرَ مِنْ ذَهَبٍ وَ لُؤْلُؤاً وَ لِباسُهُمْ فِيهاحَرِيرٌ.حج: 23 در
آنجا با دستبندها از طلاى مخصوص و مرواريد مخصوص مزيّن شوند و لباسشان در آنجا
حرير بخصوصى