يوسف: 6 تأويل تازهها را بر تو تعليم كند.فَجَعَلْناهُمْأَحادِيثَسباء: 19 داستان و عذاب آنها را
تازهها قرار داديم كه مردم بصورت عبرتها و خبرهاى تازه به يكديگر نقل ميكردند.
حدّ:مرز. راغب گويد:
واسطه ميان دو چيز كه از اختلاط آندو جلوگيرى ميكند.تِلْكَحُدُودُاللَّهِ فَلا تَقْرَبُوهابقره: 187 آنهاست مرزهاى خدا پس
بآنها نزديك نشويد. مراد از حدود اللّه احكام خداست اعمّ از محرّمات و واجبات كه
بايد بمحرّمات نزديك نشد و از واجبات تجاوز نكردتِلْكَحُدُودُاللَّهِ فَلا تَعْتَدُوهابقره: 229.
اصل حدّ چنانكه طبرسى ذيل آيه 63 توبه تصريح كرده و چنانكه از قاموس
و صحاح بدست ميايد بمعنى منع (و دفع) است. على هذا مرز را از آن حدّ گويند كه ميان
دو شىء واقع شده و مانع از اختلاط است. بتصريح راغب علت تسميه حدّ زنا و حدّ خمر
آنست كه مرتكب را از ارتكاب جديد باز ميدارد و نيز ديگران را از ارتكاب آن منع
ميكند.
إِنَّ الَّذِينَيُحَادُّونَاللَّهَ وَ رَسُولَهُ كُبِتُوا كَما كُبِتَ الَّذِينَ مِنْ
قَبْلِهِمْمجادله:
5 محادّه بمعنى دشمنى و مخالفت است زيرا حالتى عارض انسان ميشود كه از اطاعت خدا و
رسول بازش ميدارد مثل كبر و غرور. يعنى آنانكه با خدا و رسول مخالفت ميكنند ذليل
ميشوند چنانكه اسلافشان ذليل شدند.
وَ أَنْزَلْنَاالْحَدِيدَفِيهِ بَأْسٌ شَدِيدٌ وَ مَنافِعُ لِلنَّاسِحديد: 25 آهن را از آن حديد گويند
كه منع و دفع كننده است (صحاح) و يا آلت منع است يعنى: آهن را نازل كرديم كه در آن
صلابت شديد و منفعتها براى مردم هست.
بچشم تيز بين و دقيق از آن حديد گويند كه از مخفى شدن چيزها منع
ميكندفَبَصَرُكَ
الْيَوْمَحَدِيدٌق: 22 چشم تو امروز تيز