responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : قاموس قرآن نویسنده : قرشی، سید علی اکبر    جلد : 2  صفحه : 1

جلد دوم‌

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ*

ج‌

جيم‌: حرف ششم از الفباى فارسى و پنجمين حرف از الفباى عربى است و بتنهائى معنائى ندارد و جزء كلمه واقع ميشود.

جأر: تضرّع. لا تَجْأَرُوا الْيَوْمَ إِنَّكُمْ مِنَّا لا تُنْصَرُونَ‌ مؤمنون: 65 تضرّع و ناله نكنيد، شما از جانب ما يارى نميشويد. از ابن- عباس نقل شده كه معنى آن استغاثه است. اين فعل فقط سه بار در قرآن آمده است. نحل: 53 مؤمنون:

64 و 65.

جبّ‌: چاه. در صحاح و مفردات گفته: جبّ‌ چاهى است كه حفر شده باشد نه چاهيكه بعد از حفر آنرا با سنگ و غيره بنا ميكنند. در قاموس گويد: آن چاه است و يا چاه عميق و پر آب ميباشد. قالَ قائِلٌ مِنْهُمْ لا تَقْتُلُوا يُوسُفَ وَ أَلْقُوهُ فِي غَيابَتِ‌ الْجُبِ‌ يوسف: 10 گوينده‌اى از آنها گفت: يوسف را نكشيد و او را بقعر فلان چاه بياندازيد. اين كلمه فقط دو بار در قرآن آمده است يوسف: 10 و 15 اصل آن بمعنى قطع است زيرا كه در حفر چاه زمين را قطع ميكنند. و مجبوب كسى است كه آلت رجوليّت او قطع شده باشد.

نا گفته نماند در «بئر» گذشت كه آن بمعنى چاه كهنه است و از اينجا فرق جبّ و بئر بدست ميآيد.

در صحاح گويد: «الجبّ بئر لم تطو» و در المنجد آمده «طوى البئر: بناه بالأحجار» و در نهايه در لغت بئر گويد: «قيل هى العادية القديمة لم يعلم لها حافر و لا مالك».

جبت‌: بى فائده. أَ لَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ أُوتُوا نَصِيباً مِنَ الْكِتابِ يُؤْمِنُونَ‌

نام کتاب : قاموس قرآن نویسنده : قرشی، سید علی اکبر    جلد : 2  صفحه : 1
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست