وَلَدْنَهُمْ»مجادله: 2 نيست مادران آنها مگر زنانيكه آنان را زائيدهاند و نحو «وَاللَّاتِيتَخافُونَ نُشُوزَهُنَّ
فَعِظُوهُنَّ»نساء: 34 زنانيكه از نا فرمانيشان ميترسيد نصيحتشان كنيد.
الَّذِي:اسم موصول مذكّر جمع آن در قرآن فقطالَّذِينَآمده ناگفته نماند محلّ الّتِى والّذِي،مادّه (ل ت ى- ل ذ ى) بود چنانكه
در اقرب الموارد است ولى ما ترتيب المعجم المفهرس را مراعات كرديم.
أَلَم:درد. راغب قيد شدّت را نيز اضافه كرده است «أَلِيمٌ» دردناك «لِلْكافِرِينَعَذابٌأَلِيمٌ»بقره:
104 در
مفردات و قاموس و اقرب- الموارد، اليم را بمعنى اسم فاعل (مُؤْلِم) درد آور گرفتهاند، ولى بهتر است
بگوئيم صفت مشبهه است مثل شريف و دالّ بر دوام و ثبوت است خاصّه كه عذاب اخروى با
آن توصيف شده است، پس عذاب اليم يعنى عذاب دردناك دائم «فَإِنَّهُمْيَأْلَمُونَكَماتَأْلَمُونَ»نساء: 104 آنها رنج ميبرند، درد زخم ميكشند چنانكه شما رنج ميبريد و
درد ميكشيد.
كلمه اليم 72 بار در قرآن آمده است (المعجم المفهرس).
إِله:معبود. مصدر آن بمعنى عبادت و حيرت آمده وإِلَهمثل فعال مصدر بمعنى مفعول (مَأْلُوه) است (قاموس) گويند: «أَلِهَيَأْلَهُ: عبدٌ» از باب منع يمنع (مفردات) و
گويند:
ألهإلْهاً: تحير» از باب علم يعلم (اقرب الموارد). پس اگر آنرا ازأَلِهَبمعنى تحيّر بگيريم، خدا را از
آنجهتإِلَهگويند كه عقول در درك ذات او
متحيّر است و اگر از اله بمعنى عبادت بگيريم، از آنجهتإِلَهگوئيم كه او معبود است.
راغب در مفردات گويد: حق آن بود كه اين كلمه جمع بسته نشود چون سواى
خدا معبودى نيست، ليكن عرب باعتقاد خود كه معبودهائى هست آنرا جمع بسته و
گفتهاند: