responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : قاموس قرآن نویسنده : قرشی، سید علی اکبر    جلد : 1  صفحه : 92

سبب آزردگى قلب نازنين رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله شد.

أُفُول: غروب كردن‌ «فَلَمَّا أَفَلَ‌ قالَ لا أُحِبُ‌ الْآفِلِينَ‌» انعام: 76 پس چون غائب شد (غروب كرد).

گفت: غائب شونده‌ها را دوست ندارم. راغب آنرا غائب شدن آفتاب و ماه و ستارگان گفته ولى در قاموس و غيره اعمّ گرفته‌اند، در قاموس هست «أَفَلَ‌ الرَّضِيعُ: ذهب لَبَنُهَا» فعل آن از باب ضرب و نصر و علم هر سه آمده. در نهج خطبه:

81 فرموده:

«غُرُورٌ حَائِلٌ وَ ضَوْءٌ آفِلٌ‌».

أَكل: خوردن و بر سبيل تشبيه گويند: آتش هيزم را خورد.

يهود ميگفتند: «إِنَّ اللَّهَ عَهِدَ إِلَيْنا أَلَّا نُؤْمِنَ لِرَسُولٍ حَتَّى يَأْتِيَنا بِقُرْبانٍ‌ تَأْكُلُهُ‌ النَّارُ» آل عمران: 183 «أَكَّالُونَ‌» مبالغه از أَكْل‌ است «أُكُلٌ‌» بضمّ اول و دوم بمعنى خوردنى است‌ «تُؤْتِي‌ أُكُلَها كُلَّ حِينٍ» ابراهيم:

25 يعنى خوردنى (ميوه) خود را هر زمان ميآورد.

أَلا: آگاه باش. آگاه باشيد.

حرف تنبيه است بر تحقق ما بعدش دلالت دارد مثل‌ «أَلا إِنَّهُمْ هُمُ السُّفَهاءُ» «أَلا إِنَّهُمْ فِي مِرْيَةٍ مِنْ لِقاءِ رَبِّهِمْ» و نيز بمعنى عرض (طلب ملايم) و تحضيض (طلب شديد) ميايد و مخصوص بجمله فعليّه است مثل‌ «أَ لا تُحِبُّونَ أَنْ يَغْفِرَ اللَّهُ لَكُمْ» و نيز بمعنى توبيخ و انكار و استفهام از نفى و تمنّى ميايد و در چهار صورت اخير مخصوص جمله اسميه است (اقرب الموارد).

أَلْت: نقصان‌ «وَ ما أَلَتْناهُمْ‌ مِنْ عَمَلِهِمْ مِنْ شَيْ‌ءٍ» طور: 21 از عملشان چيزى كمشان نكرديم، لازم و متعدى هر دو آمده است گويند:

«أَلَتَ‌ مالَهُ: نقصه و أَلَتَ‌ الشيْ‌ءَ:

نقص». اين لفظ در قرآن فقط يكبار آمده است.

إِلْف: (بر وزن علم) پيوند.

جمع شدن با ميل و رغبت (مفردات) بايد دانست الفت جمع شدن مطلق نيست بلكه جمع شدنى است كه ميان اجزاء آن قبول و ميل و الفت باشد

نام کتاب : قاموس قرآن نویسنده : قرشی، سید علی اکبر    جلد : 1  صفحه : 92
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست