الشَّياطِينَ عَلَى الْكافِرِينَتَؤُزُّهُمْأَزًّا»مريم: 83
يعنى ما شياطين را براى كافران فرستاديم، آنها را بشدّت تحريك ميكنند و بر اعمال
خلاف وا ميدارند، از مفردات راغب بدست ميايد كه قيد شديد در تحريك ملحوظ است
گويند:أَزَّتِالقِدْرُ اى اشتدّ غليانها». قاموس
آنرا مطلق تحريك و غليان معنى كرده است.
اى حرّكها و حملها على الخروج» يعنى ابن زبير بود كه عايشه را بر
خروج بجنگ جمل تحريك كرد:
أَزَف:نزديك شدن وقت «أَزِفَتِالْآزِفَةُ»النجم: 57 يعنى نزديك شونده نزديك شد. مراد روز قيامت است. و نيز
عجله، و خوب شدن زخم معنى شده است، راغب گويد در آن، گذشته از نزديكى، ضيق وقت نيز
مراد است.
«وَأَنْذِرْهُمْ يَوْمَالْآزِفَةِ»غافر 18،
آنها را از روز نزديك شونده بترسان، روز قيامت از نظر واقع نزديك و نزديك شونده
است، گر چه ما آنرا دور ميدانيم «إِنَّهُمْيَرَوْنَهُ بَعِيداً وَ نَراهُ قَرِيباً»معارج: 6 «اقْتَرَبَلِلنَّاسِ حِسابُهُمْ وَ هُمْ فِي غَفْلَةٍ»انبياء: 1
أَسْر:بستن. حبس. گرفتار كردن. ناگفته نماند معنى جامع همان بستن و بسته
شدن است. اسير را از آنجهت اسير گويند كه گرفتار و بسته شده است أُسارى جمع اسير
است يعنى گرفتار شدگان و «تَأْسِرُونَفَرِيقاً»احزاب: 26 يعنى قسمتى را اسير و گرفتار ميكنيد «اسراء» نيز
جمع اسير است «نَحْنُخَلَقْناهُمْ وَ شَدَدْناأَسْرَهُمْ»انسان:
28 يعنى
ما آنها را آفريديم و تركيب وجودشان را محكم كرديم، ميان اعضاء بدن، اتصال و
همبستگى هست ما آن پيوند را محكم كرديم آنانكه «اسر» را
در آيه فوق، خلقت معنى كردهاند، مرادشان بايد همان اتصال و تركيب باشد.
إِسرائيل:اين كلمه بنقلى اسم دوّم حضرت يعقوب و بنقلى لقب آنحضرت است. بنظر
ميايد كه