فرعونيان ميگويد «أَدُّواإِلَيَّ عِبادَ اللَّهِ»دخان: 18 بندگان خدا را بمن بدهيد
گويا منظور اين است: آنها را كه بندگان خدايند، بناحق بنده خود خواندهايد و اذيت
ميكنيد، آنها را برگردانيد و از آنها دست بكشيد همچنانكه برگرداندن عبد مغصوب
بمولاى او برگرداندن حق بصاحب حقّ است همچنين برگرداندن بندگان خدا و دست كشيدن از
آنها اداء حقّ خدا است و اللَّه العالم.
إِذْ:ظرف زمان ماضى است و از گذشته خبر ميدهد نحو «وَإِذْأَخَذْنا مِيثاقَ بَنِي إِسْرائِيلَ»بقره:
83 راغب
گويد: اذ معناى شرط ندارد مگر آنكه كلمه «ما» بآن
اضافه شود.
إِذَا:ظرف زمان آينده است و از آينده خبر ميدهد مثل «إِذَاالشَّمْسُ كُوِّرَتْ»تكوير 1 اذا دو نوع استعمال دارد يكى آنكه ظرف زمان متضمّن معناى شرط
است در اينصورت مدخولش پيوسته جمله فعليّه است ديگرى آنست كه حرف مفاجاة است
(بمعنى ناگاه و آنوقت) در اين صورت بجمله اسميّه داخل ميشود و احتياج بجواب ندارد
(اقرب الموارد) مثل «إِذاهُمْ يَقْنَطُونَ»روم: 36.
أُذُن: (بر وزن عنُقُ» گوش.
«وَالْأَنْفَ بِالْأَنْفِ وَالْأُذُنَبِالْأُذُنِ»مائده:
45. جمع آنآذاناست نحو «أَمْلَهُمْآذانٌيَسْمَعُونَ بِها»اعراف: 195 و بكسى كه بهر سخن گوش دهد و باور كند اذن گويند مثل: «وَمِنْهُمُ الَّذِينَ
يُؤْذُونَ النَّبِيَّ وَ يَقُولُونَ. هُوَأُذُنٌقُلْأُذُنُخَيْرٍ لَكُمْ يُؤْمِنُ
بِاللَّهِ وَ يُؤْمِنُ لِلْمُؤْمِنِينَ» (توبه: 61) يعنى بعضى از آنها پيغمبر را اذيت ميكنند ميگويند: او گوش
است (زود باور است)، بگو براى شما گوش خوبى است خدا را تصديق ميكند و مؤمنان را
تصديق ميكند.
در مجمع البيان ميگويد: اين تسميه شخص است باسم عضو مخصوص براى
مبالغه. همچنانكه بجاسوس ميگويند: عين. گويا وجودش يكپارچه چشم است ناگفته