responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : قاموس قرآن نویسنده : قرشی، سید علی اکبر    جلد : 1  صفحه : 321

تمام قرآن است و آيه ميگويد:

ما از مثانى، هفت آيه بتو داديم ولى در اين صورت عطف‌ «وَ الْقُرْآنَ الْعَظِيمَ» بر «سَبْعاً مِنَ‌ الْمَثانِي‌» چندان دلچسب نيست. احتمال قوى آن است كه «من» از براى بيان باشد يعنى ما بتو، سبع مثانى و قرآن عظيم را داديم. مقابل افتادن سبع مثانى با قرآن با آنكه خود از قرآن است اهميّت سوره حمد را بخوبى روشن ميكند و شايد از براى آنست كه سوره حمد، شامل مجموع فشرده همه معانى قرآن است و لذاست كه نماز بدون حمد نداريم و نماز ميّت نماز نيست بلكه دعاست‌

«لَا صَلَوةَ إِلَّا بِفَاتِحَةِ الْكِتَابِ».

ثوب: رجوع شى‌ء بمحلّ خود. راغب در مفردات گويد:

ثوب در اصل رجوع شى‌ء است بحالت اوّلى و يا بحالتيكه ابتدا براى آن در نظر گرفته شده است مثال اوّلى نحو «ثَابَ‌ فلانٌ إِلَى دَارِهِ» (فلانى بخانه خود برگشت) و مثال دوّمى ثوب بمعنى لباس است، لباس را بدانجهت ثوب گويند كه بافته شده و بحالتيكه در نظر بود رجوع كرده است زيرا در ابتدا از بافتن پارچه، لباس در نظر بود.

على هذا جزاى عمل را ثواب گوئيم كه بخود عامل بر ميگردد وَ الْباقِياتُ الصَّالِحاتُ خَيْرٌ عِنْدَ رَبِّكَ‌ ثَواباً ... كهف: 46 وَ اللَّهُ عِنْدَهُ حُسْنُ‌ الثَّوابِ‌ آل عمران: 195 ثواب بجزاى اعمال نيك و بد هر دو اطلاق شده است مثل‌ هَلْ‌ ثُوِّبَ‌ الْكُفَّارُ ما كانُوا يَفْعَلُونَ‌ مطففين: 36 فَأَثابَهُمُ‌ اللَّهُ بِما قالُوا جَنَّاتٍ ... مائده: 85 فعل «اثابهم» براى آنست كه «جنّات» همان برگشت اعمال است.

بكار رفتن كلمه ثواب در باره جزاى عمل بهترين دليل تجسّم عمل است زيرا اگر عمل مجسّم شده و بعامل باز گردد مصداق واقعى برگشت و رجوع شى‌ء خواهد بود و گرنه برگردنده چيز ديگر ميشود.

وَ إِذْ جَعَلْنَا الْبَيْتَ‌ مَثابَةً لِلنَّاسِ‌

نام کتاب : قاموس قرآن نویسنده : قرشی، سید علی اکبر    جلد : 1  صفحه : 321
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست