خواننده عزيز اين سخن را از من ياد دار، هر وقت مطلبى را ندانستى
احتمال نقص در امور دين و كارهاى خدا (معاذ اللَّه) نده و نقص را از خودت بدان و
بگو: مطلب حق است ولى من نميدانم. و در مقام تسليم، هر مطلبى كه بر تو مشكل ماند
بگو: من بآنچه پيش خدا و بآنچه حقيقت است ايمان دارم و از خدايم و دينم مىپذيرم،
اين سخن براى يك مسلمان كنجكاو بهترين محلّ اتكاء است.
لازم است در اينجا از آيه «يَمْحُوااللَّهُ ما يَشاءُ وَ يُثْبِتُ»نيز صحبت كنيم اين آيه و ما قبل آن
در قرآن مجيد چنين است «وَلَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلًا مِنْ قَبْلِكَ وَ جَعَلْنا لَهُمْ
أَزْواجاً وَ ذُرِّيَّةً وَ ما كانَ لِرَسُولٍ أَنْ يَأْتِيَ بِآيَةٍ إِلَّا
بِإِذْنِ اللَّهِ لِكُلِأَجَلٍكِتابٌ. يَمْحُوا اللَّهُ ما يَشاءُ وَ يُثْبِتُ وَ عِنْدَهُ أُمُّ
الْكِتابِ» (رعد،
38- 39» محو
بمعنى ازاله رسم و صورت چيز است گويند محوت الكتاب: يعنى خطوط و نقوش آنرا از بين
بردم.
«أمّ» بمعنى ريشه و اصل است چنانكه در «أُمّ» خواهد آمد، معناى آيه چنين است. پيش از تو پيامبرانى فرستاديم و براى
آنها ازواج و فرزندانى قرار داديم، به هيچ پيامبرى نرسد كه جز باذن خدا آيهاى
بياورد براى هر مدت كتابى هست. خدا آنچه بخواهد محو و اثبات ميكند و اصل كتاب در
نزد او است.
از اين دو آيه فهميده ميشود كه بمقتضاى وضع زمان، براى هر زمان كتابى
و قانونى مخصوص هست و خداوند روى آن مقتضا كتابى را ميبرد و كتاب ديگرى بجاى آن
ميگذارد بنا بر اين، آيه «يَمْحُوااللَّهُ ..»توجيه آيه قبلى است و راجع به عوض شدن شريعتها و احكام است. مثلا يك
تكّه موم را در نظر بگيريد آنرا نرم كرده بصورت انسان در مياوريم بعد از آن بصورت
درخت مياوريم در اينجا يك شكل از بين ميرود و شكل ديگر جاى آنرا ميگيرد ولى اصل آن
كه موم است باقى است.