responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : قاموس قرآن نویسنده : قرشی، سید علی اکبر    جلد : 1  صفحه : 305

را از بحرين خواند، نوشت:

«نَزَعْتُ يَدَكَ بِلَا ذَمٍّ (لَكَ) وَ لَا تَثْرِيبَ عَلَيْكَ».

نهج البلاغه نامه 42: دست تو را از كارت باز داشتم بى‌آنكه مذمت و ملامتى براى تو باشد. اين كلمه فقط يكبار در قرآن آمده است. ثَرْبَ‌ و تَثْرِيب‌ هر دو بيك معنى است.

ثَرَى: خاك. ارباب لغت آنرا خاك تر معنى كرده‌اند در مجمع و اقرب الموارد، خاك مرطوب گفته‌اند و غير آن معنى نيز آمده است ولى از نهج البلاغه روشن ميشود كه معنى آن مطلق خاك است‌ لَهُ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ وَ ما بَيْنَهُما وَ ما تَحْتَ‌ الثَّرى‌ طه: 6 براى خداست آنچه در آسمان و زمين و آنچه در ميان آندو و آنچه در زير خاك است.

در نهج آمده‌

«وَ يَطُولُ فى‌ الثَّرَى‌ حُلُولُهَا».

خطبه 223

«وَ دُفِنَتْ تَحْتَ‌ الثَّرَى‌».

نامه 41

«وَ أَكَلَتْهُمُ الْجَنَادِلُ وَ الثَّرَى‌».

خطبه 224. پيداست كه مراد از آنها مطلق خاك است.

«ثرى» فقط يكدفعه در قرآن آمده است.

ثُعبَان: اژدها. فَأَلْقى‌ عَصاهُ فَإِذا هِيَ‌ ثُعْبانٌ‌ مُبِينٌ‌ اعراف: 107 پس عصاى خويش را بيفكند و در دم اژدهائى آشكار شد. اين كلمه تنها دو بار در قرآن مجيد در باره عصاى موسى كه باژدها مبدّل ميگرديد، آمده است. يكى آيه فوق و ديگرى آيه 32 سوره شعراء، در اقرب الموارد آمده:

ثعبان نوعى از مارهاى طويلى است بر نر و ماده هر دو اطلاق ميشود.

گويا براى سرعت خزيدن اژدها، بآن ثعبان گفته‌اند زيرا ثعب بمعنى جارى كردن آب و خون است. در نهايه آمده:

«يَجِي‌ءُ الشَّهِيدُ يَوْمَ الْقِيمَةِ وَ جُرْحُهُ‌ يَثْعَبُ‌ دَماً».

شهيد روز قيامت در حاليكه زخمش خون ميريزد، ميايد.

ثَقْب: نفوذ. پاره كردن (قاموس) نجم ثاقب يعنى ستاره نورانى (مجمع البيان، صحاح، نهايه) گويا كه با نور خود ظلمت‌

نام کتاب : قاموس قرآن نویسنده : قرشی، سید علی اکبر    جلد : 1  صفحه : 305
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست