responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : قاموس قرآن نویسنده : قرشی، سید علی اکبر    جلد : 1  صفحه : 259

اين مادّه لازم و متعدى بكار رفته، ممكن است‌ «مبين» را كه اسم فاعل از باب افعال است بمعنى آشكار يا آشكار كننده بگيريم مثل‌ «يَوْمَ تَأْتِي السَّماءُ بِدُخانٍ‌ مُبِينٍ‌» دخان: 10، و مثل‌ «وَ هُوَ فِي الْخِصامِ غَيْرُ مُبِينٍ‌» زخرف: 18، او در خصام و گفتگو آشكار كننده نيست.

اين كلمه صد و نوزده بار در قرآن مجيد آمده و در همه، جز آيه زخرف لازم بكار رفته گر چه در بعضى از آنها ممكن است متعدى حساب كرد مثل‌ «كِتابٌ مُبِينٌ»* ممكن است آيه زخرف را نيز لازم گرفت‌ «إِلَّا أَنْ يَأْتِينَ بِفاحِشَةٍ مُبَيِّنَةٍ» نساء: 19، «وَ لَقَدْ أَنْزَلْنا إِلَيْكُمْ آياتٍ‌ مُبَيِّناتٍ‌» نور: 34، يعنى: مگر آنكه كار بد آشكار، بياورند حقّا كه بشما آيات روشن فرستاديم بعضى‌ها «مُبَيَّناتٍ‌» را بفتح «ياء» و اسم مفعول خوانده‌اند يعنى آيات روشن شده كه خدا آنها را روشن كرده است.

«بَيِّنَةٌ» مؤنث «بيّن» و جمع آن‌ بَيِّنَات‌ است و آندو بمعنى دليل روشن و آيات واضح‌اند.

«بيان» بمعنى كشف و از نطق اعمّ است و اسم مصدر نيز ميايد.

«هذا بَيانٌ‌ لِلنَّاسِ وَ هُدىً» آل عمران:

138، اين كلام و سخنى روشن است براى مردم‌ «خَلَقَ الْإِنْسانَ عَلَّمَهُ- الْبَيانَ‌» رحمن: 4، انسان را آفريد و باو بيان و كشف ما فى الضمير را تعليم كرد. «ثُمَّ إِنَّ عَلَيْنا بَيانَهُ‌» قيامة: 19.

در مجمع البيان فرمايد: تبيان و بيان هر دو بيك معنى است‌ «وَ نَزَّلْنا عَلَيْكَ الْكِتابَ‌ تِبْياناً لِكُلِّ شَيْ‌ءٍ» نحل: 89، كتاب را بر تو بجهت بيان هر چيز فرستاديم.

«وَ آتَيْناهُمَا الْكِتابَ‌ الْمُسْتَبِينَ‌» صافات: 117، بآن دو كتاب روشن داديم. ممكن است مستبين در اينجا متعدى باشد يعنى كتابى كه مجهولات را روشن ميكند و شريعت را بيان مى‌نمايد و شايد لازم و بمعنى كتاب روشن باشد. و الحمد للَّه و هو خير ختام.

نام کتاب : قاموس قرآن نویسنده : قرشی، سید علی اکبر    جلد : 1  صفحه : 259
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست