(ولى
اعمال مؤمنان چنانكه در ما قبل آيه هست، بطرف خدا بالا ميرود).
«وَأَحَلُّوا قَوْمَهُمْ
دارَالْبَوارِ»ابراهيم:
28 قوم خويش را ساكن خانه هلاك و كساد كردند.
«حَتَّىنَسُوا الذِّكْرَ وَ
كانُوا قَوْماًبُوراً»فرقان: 18 گفتهاند «بور» جمع
«باير» است يعنى هلاك شدگان.
و گفتهاند: مصدر است مفرد و جمع با آن توصيف ميشود در مجمع البيان و
مفردات شعر ذيل كه بور صفت مفرد آمده نقل شده است، ابن- زبعرى گفته:
يا رسول المليك انّ لسانى
راتق ما فتقت اذ انابُورٌ
ممكن است «بور» را
در آيه بمعنى بىبهرگان كه عبارت اخراى كساد است گرفت: يعنى: تا ياد- آورى را از
ياد بردند و مردمى بىثمر بودند.
بال:حال. «قالَفَمابالُالْقُرُونِ الْأُولى
قالَ عِلْمُها عِنْدَ رَبِّي»طه: 51 فرعون گفت: حال مردمان گذشته (كه بخدا ايمان نياوردند) چيست؟
موسى گفت علم آنها پيش پروردگار من است. «فَسْئَلْهُمابالُالنِّسْوَةِ اللَّاتِي قَطَّعْنَ أَيْدِيَهُنَّ»يوسف: 50 حال و حكايت زنانيكه
دستهايشان را بريدند چيست و چرا آنكار كردند؟.
مجمع البيان و مفردات آنرا حال معنى كردهاند در قاموس حال و خاطر و
قلب و غيره نيز گفته شده در نهج البلاغه هست: