درخت روئيده باشد (بيشه) معنى آيه در «خمط» ديده
شود.
إِثم:گناه- خمر- قمار كار حرام- (قاموس) نام كارهائى است كه از ثواب باز
ميدارند (مفردات) بنظر ميايد كه معنى اصلى اثم، ضرر باشد در قرآن ميخوانيم «يَسْئَلُونَكَعَنِ الْخَمْرِ وَ
الْمَيْسِرِ قُلْ فِيهِماإِثْمٌكَبِيرٌ وَ مَنافِعُ لِلنَّاسِ وَإِثْمُهُماأَكْبَرُ مِنْ
نَفْعِهِما»بقره:
219 از تو از خمر و قمار ميپرسند، بگو در آندو ضررى بزرگ و نيز منافعى براى مردم
هست ولى ضررشان از نفعشان بيشتر است. از مقابله اثم با منافع و اثمهما بانفعهما
بدست ميايد كه معنى اصلى آن ضرر است زيرا هميشه ضرر مقابل نفع است. در المنار ذيل
آيه فوق گويد: اثم هر آنچيزى است كه در آن ضرر و زيان باشد.
در اين صورت بگناه و قمار و خمر و مطلق كار حرام از آنجهت اثم گفته
شده كه ضرراند و از خير باز ميدارند.
اثام در آيه «يَلْقَأَثاماً»فرقان: 68 بمعنى عذاب و عقوبت است، گويا بعذاب از آنجهت اثام اطلاق
شده كه مسبّب از اثم است و از باب تسميه مسبّب باسم سبب استآثميعنى: گناهكار- بضرر افتاده.
«وَمَنْ يَكْتُمْها
فَإِنَّهُآثِمٌقَلْبُهُ»بقره:
283 هر
كه كتمان شهادت كند قلبش گناهكار است. اثيم صيغه مبالغه است «وَيْلٌلِكُلِّ أَفَّاكٍأَثِيمٍ»جاثية:
7.
تَأْثِيمٌنسبت دادن گناه بديگرى است «لايَسْمَعُونَ فِيها لَغْواً وَ لاتَأْثِيماً»واقعه: 25
يعنى در بهشت بيهوده و نسبت دادن گناه بيكديگر نميشنوند كلمه اثم با سائر مشتقات
آن 48 بار در قرآن بكار رفته است.
أُجَاجٌ
- آب شور كه بتلخى زند «هذاعَذْبٌ فُراتٌ سائِغٌ شَرابُهُ وَ هذا مِلْحٌأُجاجٌ»فاطر: 12
ثعالبى در سرّ الأدب گويد:أجاجآب شورى است كه بتلخى زند و در قاموس گويد: مَاءٌأُجَاجٌآبى است كه شور و تلخ باشد «لَوْنَشاءُ جَعَلْناهُأُجاجاً»واقعه: 70
اگر ميخواستيم