بنات عقيده داشتند كه آنها بطور توالد از خدا بوجود آمدهاند! ولى
آيه «وَقالُوا اتَّخَذَ اللَّهُ وَلَداً
سُبْحانَهُ»بقره:
116 و آيه «لَوْأَرادَ اللَّهُ أَنْ
يَتَّخِذَ وَلَداً لَاصْطَفى مِمَّا يَخْلُقُ ما يَشاءُ»زمر: 4 و همچنين آيات 68 يونس و 4
كهف و 88 مريم و 26 انبياء و ساير آيات، همه از اتخاذ ولد صحبت ميكنند و آن بظاهر
غير از ولد حقيقى است.
آيا عدّهاى هم قائل باتّخاذ ولد بوده و ميگفتند: خدا ملائكه و جنّ و
عزير و غيره را نزائيده ولى بفرزندى خود انتخاب كرده است؟! و يا اين عدّه همان
عدّه سابقاند ولى قرآن بعنوان اتخاذ ولد آنرا بازگو ميكند؟! ممكن است پيشينيان هر
گروه كه از عهد پيامبران چندان دور نبودهاند، قائل باتخاذ ولد از باب تشريف
بودهاند و پسينيان آنها معتقد بتوالد شدهاند و قرآن مجيد هر دو را ردّ ميكند.
آنچه از آيه «وَجَعَلُوا لِلَّهِ شُرَكاءَ الْجِنَّ ...»و ساير آيات بدست آمد بقرار ذيل است.
1- عدّهاى
جنّ را شريك خدا دانستهاند در خلقت و تدبير عالم.
2- نادانان
براى خدا پسران و دختران جعل كرده و از جانب خود و بدون مدرك اين سخن گفتهاند.
3- گفتهاند:
ملائكه دختران خدا و جنّ پسران خدايند.
4- آنانكه
عقيده بپسران و دختران حقيقى داشتند غير از معتقدين باتّخاذ ولد بودهاند.
5- همه
اين حرفها باطل و بىاساس است و خدا از آنچه گفتهاند منزّه ميباشد.
نا گفته نماند افسانه اتخاذ ولد و غيره كه در ميان مشركان رواج داشت
غير از خرافات يهود و نصارى است نه اينكه مراد از هر دو يكى است، قرآن اكثر اين
عقايد سخيف را در بيان حالات مشركان نقل ميكند و بحساب گفته يهود و نصارى جداگانه
ميرسد. و بنظرم گاهى هم