تو خداى مائى. فرق بلى و نعم آن است كه بلى جواب نفى و نعم جواب ايجاب است، مثل‌ «فَهَلْ وَجَدْتُمْ ما وَعَدَ رَبُّكُمْ حَقًّا قالُوا نَعَمْ» اعراف:

44.

اگر كسى گويد: «ما عندى شيئى» هر گاه در جواب گوئيم:

بلى، سخن او را ردّ كرده‌ايم و اگر گوئيم: نعم، تصديق نموده‌ايم كلمه بلى 22 بار در قرآن مجيد آمده است.

بنن: بَنَانَة: طرف يا سر انگشت. «فَاضْرِبُوا فَوْقَ الْأَعْناقِ وَ اضْرِبُوا مِنْهُمْ كُلَ‌ بَنانٍ‌» انفال: 12 طبرسى در ذيل آيه فوق گويد:

بنان بمعنى اطراف (بدن) است مانند دستها و پاها، مفرد آن بنانه است، بانگشت نيز بنانه گويند.

صحاح آنرا سر انگشتان، قاموس و اقرب الموارد بطور ترديد انگشتان يا سر انگشتان، راغب و بيضاوى انگشتان معنى كرده‌اند.

بايد دانست كه اين كلمه بار ديگر در سوره قيامت آمده‌ «بَلى‌ قادِرِينَ عَلى‌ أَنْ نُسَوِّيَ‌ بَنانَهُ‌»: 4.

بنظر ميآيد كه مراد از آيه اوّل اطراف بدن نظير دستها و پاها و در آيه دوّم انگشتان يا سر انگشتان باشد.

و اگر معنى جامع، طرف باشد در تمام موارد آن صدق ميكند، زيرا دستها و پاها اطراف بدن و انگشتان اطراف دست و سر انگشتان اطراف انگشتان است.

معناى آيه اوّل (بنا بر آنكه مراد از «فَوْقَ الْأَعْناقِ» سرها باشد زيرا كه سر انسان بالاى گردن اوست) اين ميشود: بزنيد و ببريد سرهاى آنان و بزنيد و ببريد اطراف (دست و پاى) آنها را. و معنى آيه دوّم با ما قبل آن چنين است: آيا انسان گمان ميبرد كه هرگز استخوانهاى او را جمع نميكنيم؟ آرى قادريم كه انگشتان يا سر انگشتان او را بسازيم.

علم انگشت نگارى روشن ميكند كه خطوط انگشتان انسانها يكسان نيستند و با هم فرق دارند