responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : قاموس قرآن نویسنده : قرشی، سید علی اکبر    جلد : 1  صفحه : 228

ابليس مخالفت كرد با آنكه قرآن از اطاعت دائمى آنها خبر ميدهد.

گوئيم جواب آن در «ملك» انشاء اللَّه خواهد آمد [1] ناگفته نماند: سخن در باره ابليس زياد است و ما بخواست خدا آنرا در «شطن- شيطان» خواهيم آورد.

بَلع: فرو بردن. «وَ قِيلَ يا أَرْضُ‌ ابْلَعِي‌ ماءَكِ» هود: 44 گفته شد اى زمين آبترا فرو بر.

بَلغ: بلوغ و بلاغ، يعنى رسيدن بانتهاء مقصد اعمّ از آنكه مكان باشد يا زمان يا امرى معيّن و گاهى نزديك شدن بمقصد مراد باشد هر چند بآخر آن نرسد (مفردات) در صحاح آمده: «بَلَغْتُ‌ المكانَ‌ بُلُوغاً وصلت اليه و كذلك اذا شارفت عليه ... و الْإِبْلَاغُ‌ الايصال و كذلك‌ التَّبْلِيغُ‌ و الاسم منه‌ الْبَلَاغُ‌ و الْبَلَاغُ ايضا الكِفَايَة».

راغب با آنكه بلاغ را مصدر ثلاثى گرفته، بمعنى تبليغ و كفايت نيز گفته است.

«وَ لَمَّا بَلَغَ‌ أَشُدَّهُ آتَيْناهُ حُكْماً وَ عِلْماً» يوسف 22: چون بجوانى رسيد باو حكم و علم عطا كرديم.

«وَ إِذا طَلَّقْتُمُ النِّساءَ فَبَلَغْنَ‌ أَجَلَهُنَّ فَأَمْسِكُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ أَوْ سَرِّحُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ» بقره: 231.

در اينجاست كه گفته‌اند:

«بلغن» بمعنى نزديك شدن بپايان اجل است و گر نه بعد از تمام شدن اجل رجوع جايز نيست. ولى اين سخن درست نيست و ظاهرا مراد از «بلغن أَجَلَهُنَّ» تمام شدن اجل است، در اين باره در «اجل» بتفصيل سخن گفته‌ايم.

«وَ مَنْ يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ‌ بالِغُ‌ أَمْرِهِ» طلاق: 3 هر كه بخدا توكّل كرد خدا براى او كافى است، حقّا كه خدا بكار خود ميرسد و كسى او را منع نميكند. ضمير «أَمْرِهِ» به‌ «اللَّهِ» بر ميگردد و «بالِغُ» لازم است نه متعدّى.

«فَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّما عَلَيْكَ‌ الْبَلاغُ‌» آل عمران: 20 گفتيم كه بلاغ بمعنى تبليغ است خواه اسم مصدر باشد


[1] نگارنده از اين نظر برگشته است تفصيل مطلب در«ملك» ديده شود.
نام کتاب : قاموس قرآن نویسنده : قرشی، سید علی اکبر    جلد : 1  صفحه : 228
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست