ممكن است گفته شود: مراد آثار نيك است كه در دنيا باقىاند در مقابل
آثار بد. ولى بنصّ قرآن تمام اعمال اعمّ از نيك و بد در جهان و عند اللَّه
محفوظاند. اعمال نيك باقيات صالحاتاند. على هذا مراد از باقيات صالحات تمام اعمال
نيك است كه قربة الى اللَّه انجام داده ميشود.
بِكر:راغب در مفردات گويد: اصل اين كلمه بُكْرَة (بضمّ اوّل) است بمعنى
اوّل روز و چون كسى اوّل روز خارج شود گويند:
«بَكَرَفُلَانٌ» و بحيوانى كه نزائيده
بِكْر گويند زيرا نزائيدن اوّل است و زائيدن مرحله دوّم، بدوشيزه بكر گويند چون
اين حالت پيش از ثَيِّب بودن است.
«لافارِضٌ وَ لابِكْرٌعَوانٌ بَيْنَ ذلِكَ»بقره: 68 نه پير است كه زمان
زائيدنش گذشته باشد و نه- نزائيده است، ميان سنّ است.
و اگر فارض بمعنى گاو پير باشد چنانكه راغب گويد بكر هم بمعنى جوان
است يعنى: گاوى است نه پير و نه جوان.
جمع بِكْرأَبْكَاراست مثل:
«إِنَّاأَنْشَأْناهُنَّ إِنْشاءً
فَجَعَلْناهُنَأَبْكاراً»واقعه: 36 ما آنها را بطرز مخصوصى آفريده و آنها را- دوشيزگان
كردهايم.
شايد مراد از «أَنْشَأْناهُنَّإِنْشاءً»آن است كه حوريان بطور ولادت بوجود نيامدهاند و نيز ساختمان وجود
آنها طورى است كه تغيير و پيرى و ساير عوارض زنان بآنان راه ندارد. از ظاهر آيه
استفاده ميشود و در حديث نيز آمده كه حوريان بهشتى هميشه دوشيزهاند.
بُكرة (بضمّ
اوّل) چنانكه گذشت بمعنى اوّل روز است مثل «وَاذْكُرِ اسْمَ رَبِّكَبُكْرَةًوَ أَصِيلًا»انسان: 25، پروردگارت را اوّل و آخر روز ياد كن.