مِنْهُمْ»جمعه: 2 و مثل «وَأَنَّ اللَّهَيَبْعَثُمَنْ فِي الْقُبُورِ»حج: 7.
«فَبَعَثَاللَّهُ غُراباً يَبْحَثُ
فِي الْأَرْضِ»مائده: 31 «عَسىأَنْيَبْعَثَكَرَبُّكَ مَقاماً مَحْمُوداً»اسراء: 79 «ثُمَيَبْعَثُكُمْفِيهِ لِيُقْضى أَجَلٌ مُسَمًّى»انعام: 60 «فَابْعَثُواحَكَماً مِنْ أَهْلِهِ وَ حَكَماً مِنْ أَهْلِها»نساء، 35 «إِذِانْبَعَثَأَشْقاها»شمس: 12 بعث، در آيهى غراب بمعنى بر انگيختن بكار رفته و در آيات
بعد بترتيب در رساندن بمقام و بيدار كردن از خواب و نصب حكم و برخاستن بر كار،
بكار رفته است.
و اينها همه با معناى اوّلى سازگاراند كلمهى بعث در آياتى نظير «إِنْكُنْتُمْ فِي رَيْبٍ
مِنَالْبَعْثِ»حجّ: 5
مصدر بمعنى اسم مفعول است يعنى بر انگيخته شدن.
بُعْثِرَ:باز شدن. آشكار شدن.
«وَإِذَا الْقُبُورُبُعْثِرَتْ»انفطار: 4
آنگاه كه قبرها گشوده شود. راغب بنا بقولى احتمال ميدهد كه اين كلمه مركّب باشد از
بعث و اثير (هر دو بصيغه مجهول) يعنى بر انگيخته و پراكنده شد. مجمع البيان مطلق
زير رو شدن نقل ميكند. «أَفَلا يَعْلَمُ إِذابُعْثِرَما فِي الْقُبُورِ»عاديات: 9 آيا نميداند آنوقت را كه آنچه در قبرهاست آشكار شود.
جوهرى گويد: «يقالبَعْثَرْتُالشيْءَ ... اذا استخرجتَهُ و كَشَفْتَهُ» ابن اثير در نهايه آورده:
«تَبَعْثَرَتْنَفْسِى: جَاشَتْ و انْقَلَبَتْ».
بنا بر اين بايد گفت مراد از آيهى فوق ظاهر شدن و خارج شدن آنچه در
قبرهاست و اكنون چيزى جز خاك در قبرها نيست و هر قدر آنها را زير و رو كنيم چيزى
جز خاك ظاهر نخواهد شد ولى آنگاه كه سلّولهاى خشكيده شروع بفعاليت كرده و مبدّل
باجساد شدند معلوم ميشود در اين قبور چيزهاى بسيارى بوده است. و آيه اوّل ظاهرا
بمعنى باز شدن است.