معنى كرده و گويد: معنى آيهى «ثُمَّعَبَسَ وَبَسَرَ»مدّثر: 22، آنست كه عبوس بودن را پيش از وقت آن اظهار كرد. قاموس
آنرا عجله و چهره در هم كشيدن و قهر، معنى كرده است.
ولى قول مجمع البيان اقرب است، بنا بر اين، چون در آيهى شريفه «بَسَرَ»بعد از «عَبَسَ»آمده بايد
آنرا شدّت عبوس بودن معنى كرد يعنى: پس عبوس شد و محكم چهره در هم كشيد. پس از
آنكه اين احتمال در بارهى آيه بنظرم آمد ديدم زمخشرى و بيضاوى در ذيل آيهى «وَوُجُوهٌ يَوْمَئِذٍباسِرَةٌ»قيامت: 24
بسر را شدّت عبوس بودن گفتهاند يعنى: و چهرههائى در آنروز شديدا چهره درهم
كشيدهاند و اندوهناكاند بيضاوى گويد: بَاسِلٌ ازبَاسِرنيز شديدتر است ولى آن اغلب در مرد
شجاعى كه چهره درهم كشيده است بكار ميرود.
على هذا، عبس و بسر و بسل هر سه بمعنى چهره در هم كشيدن ميباشد ولى
يكى از ديگرى شديدتر است.
بَسّ:كوبيده شدن، نرم شدن در اثر كوبيده شدن «وَبُسَّتِالْجِبالُبَسًّافَكانَتْ هَباءً مُنْبَثًّا»واقعه: 5 كوبيده ميشوند كوهها
كوبيده شدن عجيبى پس غبار پراكنده ميگردند.
بعضىها باستناد آيهى «يَوْمَنُسَيِّرُ الْجِبالَ»كهف: 47، و غيره، بسّ را سير دادن و براه افتادن معنى كردهاند ولى
آيه كه ميگويد: غبار پراكنده ميشوند. روشن ميكند كه بسّ بمعنى ريز ريز شدن و
كوبيده شدن است. و مناسب اين آيه، آيه «وَحُمِلَتِ الْأَرْضُ وَ الْجِبالُ فَدُكَّتا دَكَّةً واحِدَةً»الحاقّة: 14، است.
ريز ريز شدن كوهها در اثر انبساط و اتساع همگانى جهان است كه هنگام
فناى عالم بصورت غبار خواهند آمد و يا در اثر علل ديگر است.
بَسط:گشودن. وسعت دادن.
گستردن. هر سه معنى نزديك بهماند «وَلَوْبَسَطَاللَّهُ الرِّزْقَ لِعِبادِهِ لَبَغَوْا فِي الْأَرْضِ»شورى: 27، اگر خدا