ميسازد، گر چه اين ترجمه (هميشگى است خدائيكه ربّ العالمين است) نيز
كاملا درست و صحيح است.
«وَجَعَلَ فِيها رَواسِيَ
مِنْ فَوْقِها وَبارَكَفِيها»فصِّلت: 10، در روى زمين كوههاى ثابت و فايده دائمى قرار داد «لَفَتَحْناعَلَيْهِمْبَرَكاتٍمِنَ السَّماءِ»اعراف: 96 هر آينه ميگشاديم بر
آنها فايدههاى ثابت از آسمان.
قرآن مجيد و كعبه و باران و عيسى از آن جهت در آيات شريفه، مبارك
خوانده شدهاند كه در آنها بركت و فايده ثابت هست و محلّ بركتاند.
برم:إِبْرَامبمعنى محكم كردن است «أَمْأَبْرَمُواأَمْراً فَإِنَّامُبْرِمُونَ»زخرف: 79، يا كارى را محكم كردهاند، ما محكم كنندگانيم. اصل آن از
محكم كردن ريسمان است با تاب دادن.
حجّة نيز بمعنى دليل است، فرق ما بين برهان و حجّة را بايد از
مادّهى اصلى آندو پيدا كرد، حجّ در اصل بمعنى قصد است و برهان در اصل بمعنى روشنى
و بيان ميباشد، راغب گويد: گفتهاند آن مصدربَرَهَيَبْرَهُاست بمعنى سفيد و روشن شد و در
مجمع البيان آمده: «بَرْهَنَقَوْلَهُ» يعنى سخن خود را بيان
كرد.
على هذا، دليل را بواسطهى روشن بودن، برهان و بواسطهى دلالت بر
مقصود، حجّة ميگويند.
راغب تصريح ميكند كه: برهان محكمترين دليلهاست.
بزغ:بُزُوغبمعنى طلوع است در مجمع البيان آمده:الْبُزُوغُالطلوع «فَلَمَّارَأَى الْقَمَرَبازِغاًقالَ هذا رَبِّي»انعام: 77، چون ماه را طالع ديد گفت: اين پروردگار من است. در لغت
آمده: «بَزَغَتِالشَّمْسُ: طلعت»
بَسر:بُسُور: چهره در هم كشيدن، در مجمع فرموده: بُسُور آشكار شدن كراهت در چهره
است.