responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : قاموس قرآن نویسنده : قرشی، سید علی اکبر    جلد : 1  صفحه : 174

پيش از آنكه آنرا بيافرينيم و از مرحله‌ى لوح محفوظ كنار نمائيم.

بارى: آفريننده‌ «هُوَ اللَّهُ الْخالِقُ‌ الْبارِئُ‌ الْمُصَوِّرُ لَهُ الْأَسْماءُ الْحُسْنى‌» حشر: 24 اوست خداى اندازه‌گير، آفريننده، صورت ده، براى اوست نامهاى خوب.

با در نظر گرفتن آنچه در «برء- بريّه» گفتيم، شايد خدا را از آن جهت بارى گوئيم كه بوسيله‌ى ايجاد، اشياء را از نبودن كنار و بطرف بود ميكشاند.

بُرج: آشكار شدن. در مجمع البيان ذيل آيه‌ى 60 از سوره‌ى نور گويد: تبرّج‌ آنست كه زن زيبائيهاى خود را اظهار كند و اصل آن بمعنى ظهور است و بعبارت ديگر از آن جهت برج گويند كه ظاهر و هويداست.

چون در اين مادّه از كلمه‌ى بروج آسمان كه سه بار در قرآن آمده است، صحبت خواهد شد لازم است معناى اصلى برج كاملا روشن شود، آنگاه به بينيم آيا مراد قرآن از بروج، نجوم است يا برجهاى دوازده گانه‌ى موهوم و اعتبارى؟

زمخشرى در كشّاف ذيل آيه‌ى 60 از سوره‌ى نور گفته: بدا و برز بمعنى ظهور، نظير تبرّج‌اند، در سوره‌ى فرقان ذيل آيه‌ى 61 ميگويد:

اشتقاق بروج از تبرّج است بجهة ظاهر بودن آنها. بيضاوى در تفسير سوره‌ى بروج گويد: اصل برج براى ظهور است و در ذيل آيه‌ى 60 از سوره‌ى نور گفته: بكشتى آشكار كه پرده ندارد گويند: بارجه.

در اقرب الموارد گويد:

«تَبَرَّجَتِ‌ الْمَرْئَةُ» يعنى زن زينت خود را آشكار كرد براى نامحرم در نهايه‌ى ابن اثير نيز چنين است.

بنا بر آنكه گفته شد شكّى نميماند كه معناى اصلى برج، ظهور است‌ «وَ لا تَبَرَّجْنَ‌ تَبَرُّجَ‌ الْجاهِلِيَّةِ الْأُولى‌» احزاب: 33، يعنى ظاهر نشويد، خود نمائى نكنيد مانند خود نمائى جاهليّت اوّلى. «غَيْرَ مُتَبَرِّجاتٍ‌ بِزِينَةٍ» نور: 60، يعنى زنانيكه‌

نام کتاب : قاموس قرآن نویسنده : قرشی، سید علی اکبر    جلد : 1  صفحه : 174
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست