و بالعكس ميوزند و اگر اين بادها نباشند جريانهاى دريائى متوقّف
ميگردند، راجع بعلت جريانهاى دريائى بكتاب دريا ديار عجائب ص 45- 53 رجوع شود «إِنَّفِي ذلِكَ لَآياتٍ
لِكُلِّ صَبَّارٍ شَكُورٍ»آرى بردبارى و تأمّل لازم است تا باين حقائق پى برده شود و پس از پى
بردن شكرگزارى لازم است و بدون تأمّل و سپاسگزارى، اينها بصورت نشانههاى قدرت
خدائى تجلّى نخواهند كرد.
«أَوْيُوبِقْهُنَّ بِما
كَسَبُوا»اين
كلمه از «وبق» بمعنى حبس است در قاموس گويد: «اوبقهاى حبسه» در سوره كهف آمده «وَجَعَلْنا بَيْنَهُمْ
مَوْبِقاً» (آيه
52) يعنى ميان آنها محبسى قرار داديم. پس معناى آيه اين ميشود: يا آنها را بسبب
اعمال مردم حبس و متوقّف كند، و اين عبارت اخراى «فَيَظْلَلْنَرَواكِدَ»ميباشد.
و خلاصه آنكه خدا، جارى شوندهها را يكدفعه بخواست خود متوقّف ميكند
زيرا آنها در اختيار خدايند و يكدفعه براى اعمال ناشايست مردم. تا از منافع آنها
بىبهره شوند.
مفسّرين آيات فوق را در باره كشتىها معنى كرده و گفتهاند: مراد
كشتيهاست كه مانند كوهاند و اگر باد نيايد از حركت ميمانند و «يُوبِقْهُنَّ»را بمعنى
هلاكت و غرق شدن كشتيها گرفتهاند، ولى حق همان است كه گفتيم. در ردّ قول مفسّران
و اينكه كلمات آيهها مخالف فرموده آنهاست سخن را بدرازا نميكشانيموَ الْحَمْدُ لِلَّهِ
رَبِّ الْعالَمِينَ*گفتار ما در باره دريا در اين كتاب مانند دريا وسيع و مفصّل شد.
بخس:ناقص كردن. كم كردن. «فَلايَخافُبَخْساً»جِنّ:
13 از
نقصان نميترسد «وَشَرَوْهُ بِثَمَنٍبَخْسٍ»يوسف: 20
او را بقيمت كم و ناقص فروختند، بخس در در آيه صفت و يا اسم مصدر است.
راغب آنرا كم كردن از روى ظلم معنى كرده و در قاموس آمده