در قاموس گويد:بَتُولٌصفت فاطمه عليه السّلام سيده زنان جهان است، زيرا از زنان زمان خود و
زنان امّت، در فضل و دين و حسب بريده و ممتاز بود.
بَثّ:پراكندن. منتشر كردن «فَأَحْيابِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها وَبَثَفِيها مِنْ كُلِّ
دَابَّةٍ»بقره:
164 يعنى بوسيله باران زمين را پس از مرده شدن زنده كرد و در آن تمام جنبندگان را
پراكند.
بنظر راغب: اصل بثّ، جدا كردن و بلند كردن است مانند پراكندن باد خاك
را. مخفى نماند: از آيه «وَمِنْ آياتِهِ خَلْقُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ مابَثَفِيهِما مِنْ دابَّةٍ»شورى:
29 بدست
ميايد كه در كرات ديگر موجود زنده هست، زيرا ضمير «فِيهِما»به سموات و ارض بر ميگردد رجوع شود به «سماء».
«إِنَّماأَشْكُوابَثِّيوَ حُزْنِي إِلَى- اللَّهِ»يوسف: 86، مراد از بثّ اندوهى است
كه شخص قادر بكتمان آن نيست و آنرا آشكار ميكند، لذا بايد مراد از حزن غصّه مخفى
باشد.
«وَزَرابِيُمَبْثُوثَةٌ»غاشيه: 16
يعنى فرشهاى گسترده. ناگفته نماند معنى جامع همان منتشر كردن است گستردن فرش نيز
يكنوع منتشر كردن است.
بَجس:شكافته شدن. شكافتن.
«فَانْبَجَسَتْمِنْهُ اثْنَتا عَشْرَةَ
عَيْناً»اعراف:
160 از آن سنگ، دوازده چشمه بشكافت. راغب گويد: بجس اكثرا در چيزيكه از محلّى تنگ
بيرون آيد، بكار ميرود و انفجار از آن اعمّ است. بجس لازم و متعدى هر دو آمده است.
در اقرب الموارد گفته «بَجَسَالمَاءَ: فَجَّرَهُ-بَجَسَالمَاءُ: انْفَجَر».
بحث:كاويدن. جستجو كردن «فَبَعَثَاللَّهُ غُراباًيَبْحَثُفِي الْأَرْضِ»مائده: 31، سوره توبه را سوره بحوث گويند زيرا كه شامل كاويدن و
تفتيش