حيوانيكه دمش بريده شده و كسيكه فرزند ندارد (قاموس) راغب گويد:
بَتْردر بريدن دم بكار رفته، فرزند نداشتن و ذكر خير نداشتن معناى ثانوى
آن است گويند: فلانىأَبْتَراست يعنى فرزند ندارد و يا ذكر خير ندارد. «إِنَّشانِئَكَ هُوَالْأَبْتَرُ»كوثر: 3 يعنى دشمن تو همو بى- دنباله است.
گويند: چون عبد اللَّه فرزند حضرت رسول صلّى اللَّه عليه و آله كه از
حضرت خديجه بود از دنيا رفت، كفّار گفتند اوأَبْتَراست. و گويند: كفّار گفتند چون
محمّد از دنيا رفت دين و آئيناش نيز از بين ميرود و اثرى از آن نمىماند، لذا آيه
فوق نازل شد. ناگفته نماند: قول دوّم قريب بتحقيق است و ميشود گفت كه:
اين سوره جواب هر دو قول است و خبر ميدهد كه نام مبارك و ذكر خير و
فرزندان و پيروان دين آنحضرت روز افزون و هميشگى خواهند بود.
بقيه كلام در «كوثر» ديده
شود.
بَتك:قطع. «فَلَيُبَتِّكُنَآذانَ الْأَنْعامِ»نساء: 119 حتما و بطور يقين گوشهاى
چهارپايان را ميبرند راغب گويد: بتك در معنى قريب به بتّ است ولى بتك در قطع اعضاء
و بتّ در قطع ريسمان و چيز متّصل بكار ميرود در اقرب آمده: «بَتَكَهُبَتْكاً: قطعه».
بيضاوى بتك را در آيه، شكافتن گفته است و گويد: مراد شكافتن گوش بعضى
از چهار پايان است كه اعراب گوش آنها را شكافته و ذبح و سوار شدن و بار كردن آنها
را تحريم مينمودند. قول بيضاوى صحيحتر بنظر ميايد، بنا بر اين، بهتر است بتك را
شكافتن معنى كنيم نه بريدن.