أَوَّابٌ: صيغه مبالغه است يعنى بسيار رجوع كننده «إِنَّاوَجَدْناهُ صابِراً نِعْمَ الْعَبْدُ إِنَّهُأَوَّابٌ»ص 44 اين
كلمه پنج بار در قرآن آمده است، و آن صفت كسانى است كه پيوسته باطاعت و استغفار و
دعا و ترك معاصى بسوى خدا رجوع ميكنند، اوّابين جمع اوّاب است «فَإِنَّهُكانَلِلْأَوَّابِينَغَفُوراً»اسراء: 25.
در حالات حضرت داود هست «ياجِبالُأَوِّبِيمَعَهُ وَ الطَّيْرَ»سباء:
10 يعنى
اى كوهها و اى پرندهها با او تسبيح برگردانيد و هم آواز شويد، در جاى ديگر هست «إِنَّاسَخَّرْنَا الْجِبالَ
مَعَهُ يُسَبِّحْنَ بِالْعَشِيِّ وَ الْإِشْراقِ وَ الطَّيْرَ مَحْشُورَةً كُلٌّ
لَهُأَوَّابٌ»ص 18- 19
ما كوهها را مسخّر كرديم كه با او صبح و شام تسبيح مىكردند و پرندگان را نيز
مسخّر كرديم كه دسته جمعى با او هم آواز بودند از اين آيات روشن ميشود كه كوهها و
پرندگان در تسبيح، خدا با داود هم صدا ميشدند، تمام موجودات خدا را تسبيح ميكنند
لكن ما تسبيح آنها را نمىفهميم «وَإِنْ مِنْ شَيْءٍ إِلَّا يُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَ لكِنْ لا
تَفْقَهُونَ تَسْبِيحَهُمْ»اسراء: 44، كوهها و پرندگان كه در تسبيح با او هم صدا ميشدند آيا
ديگران نيز مىشنيدند و مىفهميدند؟ خدا ميداند.
در مفردات گويد: فرقأَوْبو رجوع آنست كه اوب بمعنى رجوع با اراده و اختيار است و رجوع اعمّ
ميباشد. ولى در قاموس هست: آبت الشمس يعنى آفتاب غروب كرد و در نهايه هست:
و در قرآن مجيد آمده «ياجِبالُأَوِّبِي»ميدانيم كه آفتاب و كوهها صاحب اراده نيستند ولى اوب در آنها بكار
رفته است.
امّا نا گفته نماند قول راغب قوى بنظر ميرسد زيرا اثبات ترادف ميان
اوب و رجوع مشكل است، در باره «ياجِبالُأَوِّبِي»بايد گفت آنها نسبت به تسبيح و فرمان خدا